مروری بر کتابهایی که آیندهی مدیریت محل کار را پیشبینی کردهاند.
قدمت مقاومت دیرین بشر برای احیای دل افزار در محیطهای کاری و دمیدن دوباره روحیهی انسانی به فضای کسب و کار به دوران انقلاب صنعتی برمیگردد. منابع انسانی از دیدگاه تئوریهای سنتی در زمرهی نهادههای اقتصادی قرار داشتند، به این معنا که در گذشته تلقی عمده نسبت به بهرهوری عبارت بود از: حداکثر فشار، حداقل پرداختی.
این ایده مربوط به زمانی میشود که مشاغل از پیچیدگی اندکی برخوردار بودهاند. این سناریو موجب میشد تا مدیران بُعد انسانی کارکنان خود یا همان دل افزار را نادیده بگیرند و نسبت به تمایلات انسانی ایشان بیتفاوت باشند. سازمانها، شرکتها و کارخانجات در آن دوره از دستمزد و مزایا به عنوان عامل انگیزاننده بهره میبردند، و پول اغلب تنها پاداش دریافتی کارکنان بود. اما امروز، روحیات منابع انسانی و مختصات آن دستخوش تحولات بسیار شده است. این تغییرات در نیازها و خواستههای کارکنان نیز اثر گذار بوده است. شگفت آنکه نتایج تحقیقات متعدد حاکی از آست که مشوقهای مادی در دیدگاه کارکنان، در ردهی پنجم اهمیت قرار دارند.
به این معنا که پول دیگر عامل انگیزانندهی اصلی برای مشارکت، وفاداری و بهرهوری نیروی انسانی محسوب نمیشود. هرچند که حقوق و دستمزد همچنان مولفهای اساسی در بحث استخدام محسوب میشود، اما کارمندان قرن 21 اشتیاقی وصفناپذیر به پیشرفت در کار خود دارند. اشتهای آنها به انجام امور معنادار و احساس تعلق به سازمانی که بدان احترام میگذارند بیشتر شده و علاقمند به سهیم شدن در کارها و توسعه مهارتهای خویش هستند. آنها دوست دارند که کارهایشان ارزشمند قلمداد شده و از آن تقدیر به عمل آید.
در ادامه 5 کتاب را مورد بررسی قرار میدهم که هر یک نگرشی آیندهگرایانه به محیط کار دارند. این 5 کتاب پارادایمشکن، به وضوح بر این نکته کلیدی تأکید دارند که بهترین و کارآمدترین روش برای انگیزش کارکنان و دریافت حداکثر بهرهوری از کارکنان قرن حاضر، از طریق ابزار دل و نفوذ به قلب نیروی انسانی است.
5 کتاب، 5 ایده برای آینده
ذهنیت: روانشناسی نوین موفقیت (اثر کارولین دوئک)
دیدگاه سنتی در کسب و کار این است که تمام انسانها با میزان ثابتی از هوش و قابلیتها زاده میشوند، لذا ویژگیهای فردی به شکل مادرزاد بوده و قابلیت ارتقا ندارند.
این ایده که کارولین دوئک استاد دانشگاه استنفورد از آن با عنوان " ذهنیت ثابت" یاد میکند سبب شد تا مدیران بیشتر تمایل به بهرهگیری از افرادی داشته باشند که به سرعت قادر به ابراز توانمندیهای ذاتی خود هستند. به همین دلیل سرمایه گذاری اندکی صرف توسعه و پیشرفت دیگر منابع انسانی میشد. اما زمانی که بنجامین بلوم، محقق برجسته و روان شناس مشهور به بررسی و مطالعهی 120 تن از زبدهترین و موفقترین افراد در رشتههای مختلف ورزشی، درسی، هنری،....پرداخت، متوجه شد که تنها تعداد انگشتشماری از ایشان در کودکی دارای مهارتهای ذاتی قابل توجه بودهاند و بیشتر آنها مهارتهای خود را در اثر آموزش و تربیت کسب کردهاند. کارول دوئک بر اساس این تحقیق و دیگر مطالعات، پارادایم سنتی محدودیتهای انسانی را در بوتهی نقد میگذارد. از دیدگاه او ظرفیتهای آدمی "ناشناخته و غیر قابل درک" بوده و انسانها صرفنظر از استعداد و هوشبهر خود میتوانند به میزان قابل توجهی اقدام به توسعه مهارتهای خود از طریق آموزش، کوشش و تجربه کنند.
یازده حلقه (اثر فیل جکسون)
فیل جکسون، با 11 بار قهرمانی- 6 بار با تیم شیکاگو بولز و 5 بار با تیم لوسآنجلس لیکرز- بزرگترین مربی بسکتبال NBA به شمار میرود. تیمهای تحت مربیگری او در هفتاد درصد از مسابقات پیروز میدان بودهاند.
ما میدانیم که بسیاری از بازیکنان در دنیای ورزش به محض آنکه چند امتیاز عقب میافتند، از لحاظ روحی و جسمی عقبنشینی میکنند. اما جکسون به تیمهای خود برخی روشهای ذهنی و اهمیت متمرکز ماندن در لحظهی حال را آموخته است و بازیکنان او میتوانند بدون آن که رشته ی کار را از دست بدهند، بازی را تا انتها با قدرت کامل جسمی و ذهنی دنبال کنند. او به منظور ایجاد اعتماد میان طرفین، شخصاً با بازیکنان ارتباط گرفته و با آنها ملاقات میکند و از روی عمد تلاش میکند تا در خصوص انگیزهها و پیشینهآنها اطلاعاتی بدست آورد.
جکسون در کتاب خود مینویسد: "من به آنها به عنوان یک انسان توجه دارم، نه صرفاً یک بازیکن همه فن حریف بسکتبال "
فیل جکسون با الهام گیری از مکتب بودایی، بومیان آمریکا و فلسفه چین باستان تأکید فوق العادهای را بر تعامل و کار تیمی عاری از تکروی و خودمحوری میکند. او به بازیکنان خود میآموزد که پیروزی در هر عرصهای از زندگی، ارتباطی ناگسستنی با شخصیت افراد و نقاط قوت درونی ایشان دارد. جکسون در کتاب خود مینویسد، نمیتوانم خود را به عنوان یک نظریه پرداز در علوم مدیریت و رهبری جا بزنم. اما تمام آنچه میدانم این است که هنر تبدیل گروهی تکرو از جوانان خام و جویای نام به یک تیم قهرمان و یکپارچه، از جنس هنرهای مکانیکی نیست و فرآبندی منطقی را دنبال نمیکند. آنچه نیاز است، دانش کافی نسبت به قوانین بازی، و نیز قلبی آکنده، ذهنی سرشار و کنجکاو ی عمیق نسبت به راه ومنش روح آدمی است. کار یک رهبر نوازش روح انسانها و مدیریت از طریق قلب ایشان است.
اعتماد خلاق: رها ساختن ظرفیت خلاق درونی(اثر تام کلی و دیوید کلی)
نقش خلاقیت به عنوان یکی از عوامل موفقیت در مدیریت رهبری کارکنان همواره مغفول مانده است. با این وجود پیمایش جدیدIBA از بیش از 1500 مدیرعامل نشان داده است که خلاقیت یکی از مهمترین و بلکه با اهمیتترین شایستگیهای کلیدی در سازمانهای مدرن است. دیوید و تام کلی از جمله خلاقترین اشخاص در دنیای کسب و کار محسوب میشوند. دیوید کلی بنیانگزار شرکت ideo ، یکی از اثرگذارترین کمپانیهای ایدهپردازی و طراحی در سراسر جهان و رئیس دانشکدهی طراحی دانشگاه استنفورد است. این شرکت طراحی و اختراع اولین موس (موشواره) کمپانی اپل و نیز چیپس معروف پرینگل را بر عهده داشته و از بدو تأسیس خود در سال 1991 تا کنون مفتخر به دریافت 346 جایزه طراحی مختلف شده است.
در این کتاب که پس از مبتلا شدن دیوید کلی به سرطان و و سپس نجات معجزهآسای او به رشته تألیف در آمده است، مولفین دیدگاههای خود در خصوص تفکر طراحی را مطرح میسازند . تفکر طراحی رویکردی نوین است که در تجارت نیز کاربرد یافته است. تفکر طراحی روشی رو به جلو برای یافتن مسیر است و شرکتهایی نظیر اپل توانستهاند این رویکرد را فراتر از ظاهر محصولات و خدمات خود به کارایی نیز تعمیم دهند. تفکر طراحی یک روش خلاق با رویکردی انسان محور برای حل مسائل و جایگزینی قدرتمند برای شیوههای مرسوم و سنتی مدیریت محسوب میشود. شکل زیر فرآیند کلی تفکر طراحی را در یک نمای کلی نمایش میدهد.
آنگونه که مولفین درکتاب خود مینویسند: "ما پیشنهاد نمیکنیم که سازمان خود را صرفاً برمدار احساسات، شهود و الهام مدیریت کنید. اما اتکای بیش از حد به منطق و تولید میتواند مخاطره آمیز باشد".
دکترین آتن: زنان و مردانی که مثل آنان فکر میکنند چگونه افسار آینده را بدست خواهند گرفت. (اثر مایکل دی آنتونیو و جان گرزما )
بحران اقتصادی که از سال 2007 شکل گرفت، تأثیرات عمیق و پایداری را بر زندگی بشر گذاشت. به عنوان مثال امروزه تنها در آمریکا بیش از ده میلیون نفر بیکار وجود داشته و از هر پنج صاحب خانه، 1 نفر میزان بدهی بالاتری از ارزش ملک خود را دارد.
بنابر اظهار جانگرزما، نویسندهی آثار پرفروش و نیز مایکل دیآنتونیو برندهی جایزهی جورنالیستی پولیتزر، دلایل به وجود آمدن این فلاکت و تأثیرات مخرب اجتماعی آن، ما را بر آن میدارد که در رویکردهای خود به مدیریت و رهبری تجدید نظر کنیم.
مولفین کتاب بیش از 64 هزار نفر را در 13 کشور جهان مورد مطالعه قرار داده و دریافتهاند که نزدیک به دو سوم افراد که بیشترشان مرد هستند، فکر میکنند که اگر مردان بتوانند بیشتر شبیه زنان و از دریچه احساسات لطیف آنان نسبت به مسائل بیندیشند، دنیا جای بهتری خواهد شد. بالغ بر 81 درصد از پرسششوندگان نیز اعتقاد داشتند که فارغ از جنسیت، پیشرفت در دنیای کنونی نیازمند بهرهگیری توامان از دو حس زنانه و مردانه است.
از این دیدگاه، لحاظ کردن احساسات لطیف در دنیای سرسخت تجارت میتواند شکلی از مزیت رقابتی تلقی شود.
پیش به جلو: استارباکس چگونه بیآنکه روح خود را از دست بدهد برای حفظ حیات خود جنگید.(اثر هوارد شولتز)
هوارد شولتزمیگوید،" بیش از آنان که محتاطانه میاندیشند، خطر کنید و بیش از آنان که منطقی میاندیشند، خیال پردازی کنید".
در زمان اوج رکود اقتصادی بسیاری از سرمایهگذاران و سهام داران استارباکس، مدیر عامل و بنیانگزار این شرکت، هوارد شولتز را تحت فشار قرار داده بودند تا مزایای بیمه سلامتی کلیه کارکنان اعم از پارهوقت و تماموقت را قطع کند. در شرایطی که نرخ سهام استارباکس به پایینتر حد خود در تاریخ این شرکت رسیده بود و آیندهای مبهم پیش روی صنعت قهوه وجود داشت.
اما شولتز برخلاف دیگر هم قطاران خود و دیگر صاحبان کسب و کار، مسیری متفاوت را در پیش گرفت. او در کتاب خود بیش از 33 بار کلمهی قلب را به کار می برد و در این کتاب توضیح میدهد که استارباکس چگونه توانسته با اتکا بر ارزشمندترین دارایی خود یعنی کارکنان شایسته، همچون ققنوسی جوان سر از خاکسترها برآورد و حیاتی دوباره را تجربه کند.
سبز باشید