هفت مانع پیش روی رشد مهارتهای مدیریتی در کودکان
محیطی که افراد در آن زندگی میکنند نقش مهمی در ساختن شخصیت و آیندهی آنها دارد. سبک تربیتی پدر و مادر میتواند زمینهساز شکلگیری تواناییهای مدیریتی در کودکان باشد. در مقابل، رفتارهای غلط و شیوههای تربیتی نامناسب میتوانند به موانعی جدی سر راه یادگیری توسعهی مهارتهای مدیریتی در کودکان تبدیل شوند. در اینجا 7 مورد از رفتارهای اشتباه والدین را که مانع رشد مهارتهای مدیریتی در کودکان میشوند، مرور میکنیم.
1- به کودکان اجازه ریسک کردن نمیدهیم
ما در جهانی زندگی میکنیم که هر لحظه در حال تغییر است. دغدغهی بیش از اندازهی ما در در مورد امنیت باعث شده است که برای حفاظت از کودکانمان نهایت تلاش خود را انجام دهیم. این روند باعث شده است که آنها نتوانند در بسیاری از موقعیتها ریسک کنند که در مجموع اثری منفی در پی خواهد داشت . روانشناسان اروپایی به این نتیجه رسیدهاند که اگر کودکان فرصت بازی کردن در بیرون از منزل را پیدا نکنند و جراحتهای سطحی را تجربه نکنند، در دوران بزگسالی ترسها و نگرانیهای مکرر خواهند داشت. آنها باید فرصت اشتباه کردن را داشته باشند تا یاد بگیرند اشتباه کردن امری کاملاً طبیعی است. آنها باید قهر کردن با دوستان خود را تجربه کنند تا به بلوغ عاطفی که لازمهی ارتباط بلندمدت است، دست یابند . اگر والدین عامل ریسک را از زندگی کودکان خارج کنند، رهبران آینده تکبر زیاد و اعتماد به نفس پایینی خواهند داشت.
2- خیلی زود کودکان را نجات میدهیم
کودکان نسل امروز فاقد بسیاری از مهارتهایی هستند که کودکان 50 سال پیش یاد میگرفتند زیرا زمانی که کودکان با مشکلی روبهرو میشوند، والدین خیلی زود به کمک آنها میشتابند . این امر باعث میشود که اتکا به تواناییهای خود برای حل مشکلات در آنها شکل نگیرد. این شیوهی تربیت کوتاهمدت است و باعث عدم شکلگیری و تقویت مهارتهای رهبری و مدیریت در کودکان میشود. کودکان همواره تصور میکنند که اگر اشتباه کنند یا در انجام کاری کم بیاورند ، فرد دیگری به کمک آنها خواهد شتافت. پر واضح است که واقعیتهای زندگی اینگونه نیست و یکی از الزامات داشتن مدیران و رهبران و مدیران توانمند در آینده دادن فرصت ریسک به کودکان امروز است.
3- بیش از اندازه کودکان را ستایش میکنیم
امروزه بسیاری از والدین بیش از اندازه از کودکان خود تعریف وتمجید میکنند. والدین تصور میکنند که این کار حس خوبی به کودکان میدهد اما تحقیقات تازه نشان میدهد که این کار تبعات منفی در پی خواهد داشت. کودکان در نهایت منوجه میشوند که پدر و مادر آنها تنها کسانی هستند که از آنها تعریف میکنند. آنها در مورد عقلانیت و دقت نظر والدین خود تردید میکنند . ستایش پدر و مادر در کوتاهمدت برای آنها خوشایند است اما در بلندمدت آنها به این نتیجه میرسند که نظر پدر و مادرشان با واقعیت بیرونی تطابق چندانی ندارد. اگر ما به راحتی کودکان را ستایش کنیم و از رفتارهای نادرست آنها چشمپوشی کنیم ، آنها یاد میگیرند تقلب کنند، اغراق کنند، دروغ بگویند و از واقعیت و دشواریها فرار کنند. آنها یاد نمیگیرندکه با مشکلات روبهرو شوند و طبیعی است این افراد نمی توانند در آینده رهبران و مدیران موفقی شوند.
4- بیش از اندازه پاداش می دهیم
نیازی نیست که کودکان تکتک لحظات حس کنند که شما عاشقشان هستید. آنها میتوانند بر ناراحتیهای موقتی فایق بیایند اما نمیتوانند بر اثرات منفی لوس شدن چیره شوند، پس به آنها بگویید : نه ، یا فعلاً نه ، و اجازه دهید برای آنچه میخواهند و یا به آن نیاز دارند مبارزه کنند. والدین عادت دارند که برای اغلب کارهای مثبت و یا دستاوردهای کودکان به آنها پاداش میدهند . اگر یکی از فرزندان کار مثبتی داشته باشد، والدین تصور میکنند که منصفانه نیست که تنها به یکی از کودکان پاداش بدهند. این کار واقعبینانه نیست و کودکان را از این اصل غافل میکند که موفقیت محصول تلاش و مسئولیتپذیری فردی است. اگر رابطهی خود را با کودک در قالب پاداشهای مادی شکل دهید ، انگیزهی درونی و علاقهی بدون شرط در او شکل نمیگیرد .
5- کودکان را در جریان اشتباهات گذشتهی خود قرار نمیدهیم
کودکان و نوجوانان سالم نیاز دارند کارهای مختلف را امتحان کنند. بزگسالان باید به آنها اجازهی چنین کاری را بدهند و در عین حال میتوانند به آنها کمک کنند. کودکان باید بیاموزند که مسئول تصمیمات خود باشند و تبعات آن را بپذیرند. به آنها بگویید که در موقعیتهای مشابه شما چه حسی داشتید، چه اقدامی انجام دادید، و در نهایت چه درسهایی آموختید. از آنجایی که شما تنها کسانی نیستید که بر کودکان خود تأثیر میگذارید ، سعی کنید که بهترین تأثیر را بر آنها بگذارید.
6- تجربه را با هوش اشتباه میگیریم
هوش معمولاً ملاکی برای سنجش بلوغ در نظر گرفته میشود . در نتیجه، والدین، فرزندانی را که باهوش به نظر میآیند، آمادهی روبهرو شدن با مسائل جدی زندگی میدانند. این امر به هیچ عنوان درست نیست. بسیاری از ورزشکاران مشهور و یا ستارگان هالیوود هوش و استعداد زیادی دارند . اما در مسائل زندگی روزمره با مشکلات جدی روبهرو هستند.
7- مرد عمل نیستیم
یکی از مسئولیتهای والدین این است که برای کودکان خود الگوی مناسبی برای زندگی باشند تا بتوانند مسئولیت گفتار و رفتار خود را بپذیرند. در این زمینه دروغگویی والدین لطمهی جبرانناپذیری به شخصیت کودکان میزند و روح مسئولیتپذیری آنها را از بین میبرد.
سبز باشید