وبسایت شخصی پرویز درگی معلم بازاریابی

حماسه ای برای آموختن: یادگیری از بازی تاج و تخت 27 تیر
admin لایک 0 دیدگاه

حماسه ای برای آموختن: یادگیری از بازی تاج و تخت

بازی تاج و تخت (Game of thrones)، نام یک مجموعه تلویزیونی در ژانر حماسی-تاریخی است که در ایران نیز طرفداران بسیاری دارد. جالب آنکه موسیقی فاخر این فیلم اثر یکی از هنرمندان کشور ما است. این فیلم برگرفته از یکی از پرفروشترین رمانهای خیال انگیز جرج مارتین، یعنی نغمه آتش و یخ است. داستان این فیلم در دو قاره خیالی یعنی وستروس و اسیوس روایت میشود. این فیلم بر محوریت سه داستان اصلی است. اولین داستان روایت جنگ قدرت میان اشراف زادگان هفت اقلیم و تلاش آنها برای تصاحب تخت آهنین پادشاهی است. اما خط دوم داستان پایان تابستان 10 ساله در سرزمینهای وستروس و اسیوس و نزدیک بودن زمستانی طولانی و یورش موجودات افسانه ای از شمالگان را نقل میکند. اما در داستان سوم، شرح تلاش فرزند پادشاه مخلوع برای بازپس گیری تاج و تخت را میبینیم.
به هر ترتیب، بازی تاج و تخت صرف نظر از انتقادات فراوان، پرطرفدارترین سریال تلویزیونی جهان در طول تاریخ محسوب میشود. چنین سریالی به طور حتم میتواند در بردارنده نکاتی آموزنده برای رهبران و فعالین دنیای تجارت باشد.


رهبران کسب و کار چه درسهایی باید از این فیلم بگیرند؟
پیش از پاسخ به این سوال میخواهم داستان طنزآلودي را بازگو کنم: "مردی سوار بر بالون، ناگهان فهمید که راه را گم کرده است. او از ارتفاع خود کاست تا آنکه زنی را بر روی زمین دید که داشت راه میرفت. او کمی پایین تر آمد تا زن صدایش را بشنود. از بالا فریاد زد: "ببخشید، آیا میتوانید به من کمک کنید؟ من به دوستی قول دادم که در کمتر از یک ساعت او را ملاقات خواهم کرد. اما حالا نمیدانم کجا هستم." زن پاسخ داد: "شما سوار بر یک بالون هستید که حدودا 9 متر از زمین فاصله دارد. شما در موقعیت 40 درجه شمالی و 60 درجه غربی قرار دارید." مرد بالون سوار گفت: "شما باید مهندس باشید." زن در جواب گفت: "بله یک مهندس هستم. اما از کجا فهمیدید؟" مرد دوباره گفت: "خوب مواردی که گفتید از لحاظ فنی درست هستند. اما من نمیدانم با اطلاعاتی که به من دادید باید چکار کنم و با وجود این اطلاعات، باز من گم شده ام. صراحتا بگویم که شما نتوانستید کوچکترین کمکی به من کنید. ضمن آنکه وقتم را هم گرفتید."
خانم مهندس در پاسخ گفت: "شما هم باید در کار ریاست باشید."
مرد پاسخ داد: "همینطور است من رييس يك مجموعه هستم. اما از کجا میدانستید؟"
دیگری گفت: "شما نمیدانستید کجا هستید و حتي نميدانستيد كه میخواهید به کجا بروید. از طرف دیگر از ديگران  انتظار دارید که آنها مسائلتان را حل و فصل کنند."
داستان بالا جنبه ای استعاری داشت و به این جمله زیبا از جان مکسول اشاره داشت که رهبران بزرگ می‌شوند نه به خاطر قدرتشان، بلکه به خاطر تواناییشان در قدرتمند کردن دیگران. روسا اداره میکنند، در حالیکه رهبران ابداع میکنند. روسا نظارت میکنند، اما رهبران اعتماد پراکنی میکنند. روسا امر و نهی می‌کنند، اما رهبران ارشاد و تشویق میکنند. روسا میگویند من، رهبران همیشه میگویند ما. و بالاخره، روسا بیشتر به مقام و میزشان وابسته اند، اما رهبران به شخصیت و اراده خود متکی هستند. ویژگیهای منحصربه فرد رهبران به گونه ای است که بسیاری از فیلمها و سریالها به شکلی به آن پرداخته اند و درونمایه و خط اصلی داستان خود را پیرامون آن شکل داده اند. سریال بازی تاج و تخت بیش از هر چیز کلاس درسی برای مدیران و رهبران در کسوتهای مختلف است. در ادامه تعدادی از آموزه های رهبري این سریال مسحورکننده را مرور میکنیم:
1-    رهبران خوب کیمیا هستند.
در بازی تاج و تخت رهبران بسیاری را میبینیم، اما تعداد انگشت شماری از آنها لیاقت چنین کسوتی را دارند و میتوان به آنها لقب شایسته را داد. به نظرتان این قائده در تجارت نیز مصداق دارد؟ آیا رهبران خوب در دنیای کسب و کار نیز  کیمیا هستند؟ در واقع تاریخ تجارت نيز، رهبران شایسته انگشت شماری را به خود دیده است. انسانهایی که انگیزه میدهند و بر دل و جان زیردستان خود نفوذ دارند، کارهای صحیح را هدایت و تأیید میکنند، باعث ایجاد ایده های ناب میشوند. در تشخیص و تحلیل شرایط هوشمندانه عمل میکنند، با وضع موجود در جدال هستند، چشم به افق و دوردستها دارند و به جای پیروی محض، پیشروی میکنند. بنگاه های اقتصادی در حال حاضر بیش از هر چیز نیازمند رهبران توانمند و با زاویه دید گسترده هستند. بنابراین باید بیش از هر زمان دیگری بر توسعه و پرورش رهبران کسب و کار تمرکز کنیم.
اگر سریال بازی تاج و تخت را دیده باشید، حتما بارها از خود سوال خواهید کرد که چه چیزی آدمهای داستان را وامیدارد که رهبری کسی مثل ند استارک و خاندان او را بپذیرند. و چرا شخصیتهای داستان در پذیرش برخی از این رهبران مثل شاه جفری اکراه دارند، اما پشت سر دیگری تا آن سر دنیا میروند و خطرها را به جان میخرند؟ به هر ترتیب آنگونه که جان مکسول نویسنده کتاب ارزنده "صفتهای بایسته یک رهبر" می¬گوید: هرچیزی از رهبری آغاز و به رهبری ختم میشود. درواقع همانگونه که مکسول تأکید دارد و در این داستان نیز میبینیم؛ «برای سازماني (این سازمان میتواند یک کشور باشد) که انسانهای شایسته را به کار میگمارد، و آنها را در قامت یک رهبر رشد میدهد و همواره در حال توسعه ایشان است، هیچ محدودیت و مرزی متصور نیست.»


2-    سازمانهای قوم و خویش باز در طول زمان تضعیف خواهند شد.
قبل از پرداختن به این بخش، تقاضا میکنم تا فیلم آموزش بازاریابی هاروارد به نام خطرهای قوم و خویش بازي در کسب و کار با اجرای خانم جیل کورکیندل را تماشا کنید. آنچنان که در سریال هم میبینیم، خون هیچگاه نمیتواند جایگزین مغز باشد. تحقیقات متعدد نشان میدهند که تنها %30 از کسب و کارهای خانوادگی دوام می آورند و به نسل دوم میرسند و تنها %3 آنها همچنان به سودآوری خود در نسل سوم ادامه میدهند. در بازی تاج و تخت میبینیم که ارتقاء مقام تنها به واسطه نسبت فامیلی (مثل آنچه در مورد پادشاه جوان و خیره سر يعني شاه جفری رخ میدهد) میتواند عواقب جبران ناپذیری به دنبال داشته باشد. چراکه شایسته سالاری قربانی قوم و خویش بازی شده است. در این فیلم شاه جفری و برخی دیگر از منصوبین شاه، بدون برخورداری از شایستگیهای لازم و تنها به واسطه روابط خونی به تاج و تخت میرسند و به رهبران متکبر و دیوانه قدرت تبدیل میشوند. رهبرانی که جایگاهی در دل و جان مردم ندارند و قدرت خود را مدیون تاج و تخت هستند. در طرف مقابل فرزندان ند استارک شخصیت محبوب سریال قرار دارند. افرادی که علیرغم نسبت فامیلی، اما از کودکی تحت سخت ترین آموزشها قرار گرفته و بیشترشان شایستگیهای لازم برای حکمرانی را یافته اند. آنها مسئولیت پذیری را آموخته اند و به ارزشهای رهبری واقف هستند. ضمن آنکه محبوب و مقبول اند و از قدرت نفوذ و تغییر برخوردارند. بنابراین توجه به آموزش و شایسته سالاری دیگر درسی است که میتوان از این سریال دیدنی گرفت.


 3- ارتباطات یعنی همه چیز
ارتباط معنایی ساده دارد: فن انتقال اطلاعات، اندیشه‌ها و رفتارهای انسانی از یک فرستنده به یک گیرنده. در واقع آدمی از بدو حیات خود به‌عنوان موجودی اجتماعی، کوشیده تا به وسيله برقراری ارتباط با همنوع خود، به تبادل افکار و اندیشه‌هایش بپردازد. لذا پربیراه نیست که بگوییم، ارتباطات اجتماعی منشأ فرهنگ بوده و حیات و تعالی یک تمدن در گرو آن است. بسیاری از ابداعات بشر از خط، چاپ، تلگراف، و تلفن گرفته تا اینترنت، سینما و رادیو و تلویزیون هم راستای تسریع و تسهیل فرآیند ارتباطات صورت گرفته‌اند.
آنچنان که در بازی تاج و تخت می‌بینیم، صرف نظر از جایگاه و مقام افراد، آنچه قدرتشان را رقم می‌زند، میزان تأثیرگذاری‌شان است و تأثیرگذاری نتیجه‌ی مستقیم ارتباطات است. در این فیلم آن دسته از شخصیتها، پیروز هستند که ارتباطات بیشتری در رده‌های مختلف داشته باشند. شاید هیچ کس به اندازه‌ی شخصیت جالب و متفاوت تیریان لنيستر در بازی تاج و تخت اثرگذار نباشد. او یک کوتوله است و درست در شرایطی که کوتوله‌ها افرادی ناتوان و ناقص‌الخلقه تصور می‌شوند، تیریان به راحتی به خواسته‌های خود دست می‌یابد.

 

تیریان با درک نواقص جسمانی خود، تلاش کرده تا به فردی تأثیرگذار تبدیل شود و به همین سبب روابط و مناسبات گسترده‌ای با افراد تأثیرگذار ومهره‌هاي كليدي دارد. تلاش کنیم تا صرف نظر از موقعیت اجتماعی و فیزیکی خود، به مهره‌ای کلیدی و تأثیرگذار تبدیل شویم. بدانیم که تغییرات هرچند ترسناک باشند اما باعث ایجاد فرصت می‌شوند. از طرفی نباید بیش از حد روی سمت و موقعیت شغلی خود تمرکز کنیم، بلکه باید بیشتر به مهارتهایی که خواهیم آموخت توجه داشته باشیم و مهارتهای سخت‌افزاری و نرم‌افزاری، بویژه در زمینه‌ی ایجاد ارتباط را بیاموزیم. به‌علاوه آنکه، امروزه دیگر تنها اینکه چه می‌دانیم مهم نیست، بلکه اینکه چه کسانی را می‌شناسیم نیز مهم است. در همین سریال، افرادی را می‌بینیم که از طریق آشنایی و ارتباط با تصمیم‌گیرندگان کلیدی، تمام پله‌های نردبان ترقی را به سرعت طی می‌کنند.


4- حتی به قیمت جان خود، به ارزشهایتان پایبند باشید.
بازی تاج و تخت صحنه‌ای برای مبارزه‌ی بی‌امان و تمام نشدنی میان خیر و شر، خوبی و بدی، و عدالت و بی‌عدالتی است. مبارزه‌ای که تا پای جان ادامه دارد. کافی است تا نگاهی به کسب‌وکارهای صادق و ارزش‌مدار بیندازید تا مجموعه‌ای از ارزشها را مشاهده کنید که در مقابل گذر زمان تغییری نکرده‌اند. ارزشهای اولیه‌ای که سازمان‌تان حول آن شکل گرفته‌اند، به منزله‌ی قطب‌نمای سازمان بوده و آن را از مخاطرات حفظ می‌کنند. این ارزشها می‌تواند پیرامون صداقت، قدرت و ثبات قدم، مسئولیت پذیری، کیفیت، اعتماد، احترام، خانواده کاری و کار تيمی و ... باشد.

 

سبز باشید

درباره وبلاگ
من نوشتن را دوست دارم هر روز می نویسم .با بنیان گذاری TMBA و زیر مجموعه های آن شامل : آموزشگاه بازارسازان،شرکت نوربیز، کانون تبلیغاتی ضمیر بازار، مجله بازار یاب بازارساز، مجله TMBA، انتشارت بازاریابی، فروشگاه کتاب، دپارتمان مشاوره، دپارتمان تحقیقات بازاریابی و... سعی کرده ام با همراهی همکارن صمیمی در نهایت توان در خدمتگزاری به جامعه کار و کسب ایران بکوشم.