وبسایت شخصی پرویز درگی معلم بازاریابی

اهمیت استعدادیابی در ورزش و تجارت 27 تیر
admin لایک 0 دیدگاه

اهمیت استعدادیابی در ورزش و تجارت

خبر کوتاهی به سرعت بر روی تلکسهای خبری آمد که شگفتی‌آفرین بود:
فرهاد مجیدی به عنوان مسئول کشف استعداد در خاورمیانه از سوی باشگاه اسپانیول اسپانیا معرفی شد تا بتواند پلی باشد میان استعدادهای ایران با لالیگا.
این خبر نشان از آن دارد که باشگاه فوتبال اسپانیول برای "کشف استعداد"، جایگاهی جدی قائل است. به نظر می‌رسد اگر تیمهای ورزشی برای آینده‌ی ورزشی خود دست به اقداماتی در سطح "گزینش" افرادی نظیر "فرهاد مجیدی" می‌زنند، چنین فعالیتی پیشینه‌ای طولانی با سازوکارهای مشخص دارد، مستلزم بسیج امکانات، بهکارگیری ابزارهای فراوان، حضور متخصصان کارآزموده، آزمونهای متعدد و ارزیابیهای متنوع و چندوجهی است. آیا در فوتبال ایران چنین اقداماتی صورت می‌گیرد؟
پاسخ به این پرسش را قاعدتاً بزرگانی می‌دانند که در دنیای فوتبال هر لحظه حضوری جدی، مستمر و فعال دارند. دراین‌باره نمی‌توان با حدس و گمان پاسخ داد. اما من بهعنوان یک خواننده‌‌ی پروپاقرص مجلات ورزشی چیزهای زیادی دراین‌باره نشنیده‌ام. آنچه در فوتبال ایران بیش از همه جاروجنجال آفریده است ارقام میلیاردی و اعتراضات و ایراداتی است که برای دریافت، یا خرید بازیکنان مداوم و مکرر شنیده می‌شود.
این اخبار و نظایر آن نشان از آن دارد که ما فوتبال را در ایران در حد روزها و ماهها دنبال می‌کنیم و "نزدیک‌بینی" مداوم و مکرر نیز سبب شده که مسئولان ورزشی نیز تمایلی برای آینده‌ی بلندمدت فوتبال نداشته باشند. چنین تمایلی باعث می‌شود که چشم‌اندازهای آینده‌ی فوتبال در حد واژه‌ها و عبارات مکتوب شود؛ متعاقب آن از سوی متخصصان و کارشناسان با "واقعیت امروز جهان" و "اقتضائات باشگاهها در ایران" مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرد، سپس اقدامات برای اجرایی ساختن و فرصت برای آزمون و خطا در نظر گرفته شود. آیا شما دراین‌باره، اطلاعی دارید؟
الکس فرگوسن در جای‌جای کتاب زندگینامه‌ی‌ خودش به اهمیت استعدادیابی اشاره و تأکید می‌کند و حتی به صراحت می‌گوید که باشگاه منچستریونایتد در کشورهای دیگر استعدادیاب دارد.
به خاطر دارم که در سالهای دور، هانس یورگن گده، مربی 57 ساله‌ی آلمانی، برای آنکه بتواند در باشگاه تراکتورسازی تبریز اقدامی مؤثر برجا گذارد، در کوچه پس‌کوچه‌های تبریز در جستجوی کسانی بود که بدون امکانات در زمینهای خاکی توپ می‌زدند. بعدها دریافتیم که وظیفه‌ی مربی افزون بر ارتقای مهارتهای ورزشی و تکنیکهای بازیکنان موجود، ذخیره‌سازی نیروهایی است که در آینده بتوانند جایگزین همین بازیکنان شوند.
در سالهای دور باشگاه‌هایی نظیر راه‌آهن، ملوان، فجر نیز برای توانمندی تیم فوتبال می‌کوشیدند تا از بین افراد با‌استعداد دست به گزینش جدی بزنند. پس از انتخاب که معمولاً با "وسواس" و از سوی  چندین نفر "کارآزموده" صورت می‌گرفت، آموزشها آغاز می‌شد با این توجه که حتی برخی از همین افراد "برگزیده" به احتمال در پایان راه، جزو فوتبالیستهای اصلی نخواهند بود. این طبیعت و ماهیت هر گزینشی است.
متأسفانه این حرکت و اقدام (شناسایی و کشف استعدادها) بعدها به دلایلی از سوی باشگاهها فراموش شد. برخی از باشگاههای اصلی به جای "آموزش" و "پرورش" نیروهای زبده که معمولاً چندین سال به طول می‌انجامد، ترجیح دادند که همین بازیکنان را با "قیمت بالاتر" به تیمهای پایتخت وارد کنند. این رفتار "آماده‌خوری" و بهره‌برداری "حاضر و آماده" عملاً باعث شد همان کار زیربنایی باشگاههای خوبی نظیر فجر، ملوان، و راه‌آهن نیز از گردونه خارج شود.
"ورزش فوتبال" یک فعالیت در جامعه‌ی ما است که به نظر می‌رسد بازتاب آن را در "تجارت" و "کسب‌و‌کارها" نیز می‌بینیم. به نظرم "جایگزین‌پروری"، "جانشین‌پروری"، شناسایی، تشخیص، و کشف استعدادها نیاز به توجه جدی دارد.
مثال ساده که هر روز تلفنهای شرکت TMBA به صدا درمی‌آید: مدیرعاملی هستم از شما 20 ویزیتور می‌خواهم که توانایی پخش و توزیع بالایی داشته باشند، مدیر منابع انسانی شرکت بزرگی هستم که هم‌اکنون 60 ویزیتور قابل می‌خواهیم با حقوق بالای یک میلیون تومان به اضافه‌ی تسهیلات فوق‌العاده، و... .
اعتراض خوبی که این مدیران دارند آن است که شما که "آموزشگاه بازارسازان" دارید و پرورش ویزیتور و فروشنده‌ی حرفه‌ای اصلی‌ترین وظیفه‌ی شما است، چرا در اعزام این نیروها کوتاهی می‌کنید؟!
هرگز این مدیران لحظه‌ای فکر نکرده‌اند که اگر قرار است نیروی کارآزموده‌ای پرورش یابد، سهم این مدیران در "پرورش این نیروها چه بوده است؟ آیا علاقه‌مندند همان بلایی که سر "فوتبال ایران" آمد، همان بلا دامنگیر شرکتهای ایرانی شود؟!
ما بهعنوان یک شرکت بازاریابی در ایران این باور راسخ را داریم که تشخیص، شناسایی، و کشف استعدادها یک وظیفه‌ی اصلی و اساسی است. سازمانهایی که پیشرو هستند، و یا قرار است "سهم بازار " بیشتری نصیب خود سازند، ناگزیرند هزینه‌ی این شناسایی، تشخیص و کشف استعدادها را بپردازند. پس از این شناسایی، تشخیص، و کشف استعدادها، تازه زمان "آموزش" و "پرورش" فرا می‌رسد که "آموزشگاه بازارسازان" برعهده دارد.

 

ادامه این مطلب را در کتاب "بازاریابی و زندگی با ورزش" بخوانید.


سبز باشید

درباره وبلاگ
من نوشتن را دوست دارم هر روز می نویسم .با بنیان گذاری TMBA و زیر مجموعه های آن شامل : آموزشگاه بازارسازان،شرکت نوربیز، کانون تبلیغاتی ضمیر بازار، مجله بازار یاب بازارساز، مجله TMBA، انتشارت بازاریابی، فروشگاه کتاب، دپارتمان مشاوره، دپارتمان تحقیقات بازاریابی و... سعی کرده ام با همراهی همکارن صمیمی در نهایت توان در خدمتگزاری به جامعه کار و کسب ایران بکوشم.