بیگانه؛ اقتباس در سینما، الگوبرداری آگاهانه در کسبوکار
بیگانه پنجمین ساختهی سینمایی بهرام توکلی است. توکلی در دو اثر اول خود، "پابرهنه در بهشت" و "پرسه در مه"، توانست روایتهایی پیچیده را در فضایی رعبآور ترسیم کند و توجه منتقدان را به خود جلب کند. او در سومین اثر خود، اینجا بدون من، دست به اقتباس از نمایشنامهی باغوحش شیشهای اثر تنسی ویلیامز زد و سپس آسمان زرد کمعمق را کارگردانی کرد. توکلی در بیگانه بار دیگر نمایشنامهای از تنسی ویلیامز را برای اقتباس برگزید و بر اساس آن فیلم سینمایی بیگانه را ساخت.
بیگانه اقتباسی از نمایشنامهی اتوبوسی به نام هوس است. این فیلم بخشهایی از زندگی یک شخصیت روانرنجور به نام نسرین (با بازی پانتهآ بهرام) را روایت میکند که پس از چند سال به خانهی خواهرش سپیده (با بازی مهناز افشار) آمده است. بازی این دو هنرمند و ترسیم رابطهی پیچیدهای که میان این دو وجود دارد، از نقاط قوت فیلم است. امیر جعفری و هومن برقنورد نیز بازی خوبی ارائه دادهاند.
اقتباس در سینما
موضوع اقتباس در سینما، از مواردی است که مورد توجه سازندگان آثار قرار دارد. بسیاری از فیلمهای بزرگ تاریخ سینما اقتباسهایی از رمانها و نمایشنامههای معروف هستند. فارست گامپ، رودخانهی مرموز، جایی برای پیرمردها نیست وگرگ وال استریت تنها چند نام در فهرست بلند اقتباسهای موفق سینمایی از آثار ادبی هستند. در کشورمان نیز این سنت در بین سینماگران دیده میشود که مثلاً میتوان به فیلم سینمایی "مهمان مامان" اثر داریوش مهرجویی اشاره کرد که بر اساس داستانی از هوشنگ مرادی کرمانی ساخته شده است.
بهرام توکلی در بیگانه (و البته پیشتر از آن در فیلم تحسینشدهی اینجا بدون من) یک نمایشنامهی امریکایی را برای اقتباس انتخاب کرده است. اما همانگونه که در ابتدای فیلم عنوان میشود، این فیلم برداشتی آزاد از اتوبوسی به نام هوسِ تنسی ویلیامز است. مطمئناً با توجه به تفاوتهایی که میان بستر اجتماعی و فرهنگی اتوبوسی به نام هوس و بیگانه وجود دارد، کارگردان برخی از ارکان فیلم را پررنگتر و برخی را کمرنگتر کرده است. برای مثال رویارویی امیر (با بازی امیر جعفری) و نسرین از طریق پرداختن به بحث فروش ارثیه، بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. همچنین به لحاظ شخصیتپردازی نیز، شخصیتهای توکلی عیناً شخصیتهای ویلیامز نیستند. برای مثال، خوی حیوانی استنلی را در وجود امیر نمیبینیم و این مسأله روی حس همدلی ما با نسرین تأثیر میگذارد. علیرضا نراقی ـ منتقد سینما ـ در توضیح این مسأله که چرا همدلی ما با نسرین به اندازهی بلانش نیست، مینویسد: «نسرین کمتر از بلانش همدلی ایجاد میکند که بخش مهمی از آن به خاطر شخصیتهای مقابل اوست.» (فیلم نگار، شمارهی 145، سال سیزدهم، دی 1393، ص 39).
داستان اتوبوسی به نام هوس، داستانی است که نمیتوان آن را معطوف به زمان و مکان خاصی دانست. ریموند ویلیامز در مقالهای در کتاب نظریههای رمان (ترجمه حسین پاینده ـ انتشارات نیلوفر) عنوان میکند که در یک تقسیمبندی کلی با دو نوع رمان روبهرو هستیم: رمانهای معطوف به جامعه و رمانهای معطوف به شخص. وی ادامه میدهد که دستهای از این رمانها، رمانهای فرمولی هستند که فارغ از زمان و مکانی خاص، جنبههایی از تأثیرات جامعه بر افراد را روایت میکنند. به نظر میرسد که بیگانه نیز از همین نوع کارهاست که فارغ از چارچوب مکان و زمان میتوان کارکردهای متفاوتی از آن گرفت. ما دراتوبوسی به نام هوس و در بیگانه با چهار شخصیت روبهرو هستیم: بلانش، استنلی، استلا و مچ که اقتباس آنها نسرین، امیر، سپیده و داوود است. در حقیقت اساسیترین شباهت میان این شخصیتها این است که همهی آنها از آنچه هستند، فرار میکنند. بجز این شباهت، بیگانه تفاوتهایی اساسی با نمایشنامهی ویلیامز دارد.
با این حال نمیتوان اثری را به دلیل کم بودن شباهتهایش، رمان یا نمایشنامهای که از آن اقتباس کرده، اثری ناموفق نامید. بیگانه حال و هوای کلی اتوبوسی به نام هوس را دارد اما با توجه به بستر اجتماعی، فرهنگی و مذهبی جامعهای که در آن داستان فیلم روی میدهد، تغییرات قابلتوجهی در متن اصلی به وجود آورده است.
الگوبرداری آگاهانه در کسبوکار
فرایند اقتباس در سینما شباهتهای زیادی با الگوبرداری آگاهانه در کسبوکار دارد. الگوبرداری آگاهانه (benchmarking) فرایندی است که در آن یک شرکت فرایندهای کسبوکاری و عملکرد خود را با فرایندها و عملکرد بهترین شرکتها در صنعت خود مقایسه میکند. در حقیقت همانگونه که یک نویسنده یا کارگردان، یک اثر ادبی موفق را انتخاب میکند و کار خود را بر مبنای آن میسازد، مدیران و صاحبان یک کسبوکار نیز با انتخاب نمونههای موفق در صنعت خود، سعی میکنند مقایسهای بین خود و آن نمونهها انجام دهند و برای موفقیت خود از آنها الگو بگیرند. در اینجا تنها الگوبرداری کردن کافی نیست و الگوبرداری باید "آگاهانه" باشد. همانگونه که در مورد فیلم بیگانه عنوان شد، این فیلم مانند سایر اقتباسهای سینمایی جزءبهجزء نمایشنامه را به تصویر نکشیده است و با توجه به نیازها و اقتضائات جامعهی ایرانی تغییراتی در آن ایجاد کرده است. اینجاست که عنصر "آگاهانه" بودن مطرح میشود. در کسبوکار نیز نباید الگوبرداری آگاهانه را با تقلید اشتباه گرفت. الگوبرداری آگاهانه در حقیقت استفاده از تجربیاتی است که امتحان خود را پس دادهاند و میتوان به آنها اعتماد کرد. حال اگر این تجربیات با حال و هوای جامعه، فرهنگ سازمان و روابط بین افراد هماهنگ شود، مطمئناً، نتایج خوبی به دنبال خواهد داشت. الگوبرداری آگاهانه انواع مختلفی دارد که به عنوان مهمترین آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد. ذکر این نکته را لازم میدانم که با توجه به شرایط خاص اقتصادی، سیاسی، و اجتماعی، میزان اهمیت برخی از انواع الگوبرداری آگاهانه کاهش یا افزایش مییابد و یا مواردی به این فهرست اضافه یا از آن حذف میشود.
1) الگوبرداری آگاهانهی فرایندی: تمرکز شرکتی که میخواهد الگوبرداری آگاهانه انجام دهد، در اینجا روی فرایندهای کسبوکاری شرکت یا شرکتهای موفق است.
2) الگوبرداری آگاهانهی مالی: در اینجا یک تحلیل مالی انجام میشود و نتایج برای بالا بردن بهرهوری مورد مقایسه قرار میگیرد.
3) الگوبرداری آگاهانه از منظر سرمایهگذار: بدین منظور که چه فرصتهایی برای سرمایهگذاری در شرکتهای دیگر ممکن است وجود داشته باشد.
4) الگوبرداری آگاهانه در بخش خدمات عمومی: در اینجا الگوبرداری آگاهانه بهعنوان ابزاری برای ارتقا و نوآوری در میان سازمانهای دولتی که قصد ارائهی خدمات بهتری را به مردم جامعهی خود دارند، مورد استفاده قرار میگیرد.
5) الگوبرداری آگاهانهی عملکردی: در اینجا عملکرد شرکت یا شرکتهای موفق مورد الگوبرداری آگاهانه قرار میگیرد.
6) الگوبرداری آگاهانهی محصولی: در اینجا میتوان به نام الگوبرداری آگاهانه را مهندسی معکوس نیز گذاشت.
7) الگوبرداری آگاهانهی استراتژیک: در این نوع، الگوبرداری آگاهانه محدود به یک صنعت خاص نیست و میتوان از صنایع دیگر نیز الگوبرداری آگاهانه انجام داد.
8) الگوبرداری آگاهانهی انرژی: با توجه به محدودیتهای موجود در بخش انرژی، الگوبرداری آگاهانه دربارهی معرف بهینهی انرژی در شرکتهای موفق و پیشرو، میتواند مؤثر باشد.
الگوبرداری آگاهانه آنقدر به فرایند مهمی در کسبوکار تبدیل شده که نرمافزارهایی برای انجام آن به وجود آمدهاند و با صرفهجویی در هزینهها، به شرکتها کمک میکنند. در هرحال این کار چه با نرمافزار انجام شود چه بدون آن، مهمترین نکته این است که اولاً پذیرای تجربیات شرکتها و افراد موفق باشیم و دوم اینکه این تجربیات موفق را با توجه به شرایط بازار و صنعت خودمان بومیسازی کنیم.
سبز باشيد