بیشتر کارمندان نمی‌دانند که چگونه با مدیرشان صحبت کنند. آنها معمولاً در یکی از این دو گروه قرار می‌گیرند: گروهی برای اظهار نظر کردن ترس دارند و از این رو عقب‌نشینی می‌کنند که این مسئله کم‌وبیش آنها را به آدمهایی ترسو و مطیع تبدیل می‌کند و گروه دیگر با رفتارهایی ستیزه‌جو و تهاجمی خود را در معرض خطر قرار می‌دهند. برای پیدا کردن راهی متعادل و کارآمد در این مقاله نکاتی مطرح شده که نباید به کسی که بخش بزرگی از زندگی شما را کنترل می‌کند – یعنی مدیرتان – گفته شود. خواندن این مقاله به شما کمک می‌کند که رفتارتان در محل کار و در برخورد با مدیرتان را بدرستی مدیریت کنید.
چگونه این کار را انجام دهم؟
وقتی که مدیرتان از شما می‌خواهد که کاری را انجام دهید بمحض اینکه منظور و خواسته‌ی او را بخوبی متوجه شدید، وظیفه دارید بگویید: "حتماً؛ مشکلی نیست. می‌تونید روی من حساب کنید." و بعد بدنبال این باشید که چگونه آن کار را انجام دهید و به نتیجه برسانید. همیشه به دنبال راههایی باشید که با زحمت کمتر مسئولیت بیشتری را بعهده بگیرید.
نه!
تنها زمانی که چیزی غیرقانونی و غیراخلاقی است از این کلمه استفاده کنید. در غیر اینصورت گفتن این کلمه به مدیرتان فکر خوبی نیست. شما بعنوان یک فروشنده‌ی خوب می‌توانید سؤال بپرسید، عقب‌نشینی کنید و مذاکره کنید اما نگویید "نه"، مگر اینکه آنقدر رزومه‌ی فوق‌العاده‌ای داشته باشید که از دست دادن شغلتان برایتان مسئله‌ی مهمی نباشد. در غیر اینصورت به مشکل برمی‌خورید. همچنین خیلی از فروشندگان گمان می‌کنند اگر در برابر خواسته‌ی مدیرشان بگویند: "ترجیح می‌دهم این کار را انجام ندهم" اقتدار خود را به او ثابت کرده‌اند در صورتی که این جمله هم همان نتیجه‌ای را خواهد داشت که گفتن"نه" دارد.

تقصیر من نیست، او این کار را انجام داده است!
مسئولیت خود را در مورد کاری که انجام می‌دهید بپذیرید و اگر مسئولیتی بعهده‌ی شما نبوده و یا تقصیری ندارید تا آنجا که ارزش دارد توضیح دهید اما هیچگاه کسی را مقصر جلوه ندهید.

او یک انسان احمق است!
اگر می‌خواهید درباره‌ی یک همکار یا مشتری و یا بطور کلی هر کسی صحبت کنید هیچگاه فکر نکنید که مدیر شما مثل دوست صمیمی شماست و می‌توانید در حضور او براحتی پشت سر کسی صحبت کنید. او دوست صمیمی شما نیست و شما ممکن است با اینگونه سخن گفتن در مورد کسی که شاید جایگاه مهمتر و بالاتری نسبت به شما داشته باشد موقعیت خود را به خطر بیندازید. علاوه بر آن مدیرتان درباره‌ی آنچه شما ممکن است پشت سر او نیز بگویید نگران شده و دیگر به شما اعتماد نخواهد کرد.

اگر فلان کار را نکنید، من می‌روم
مگر اینکه از آینده‌ی شغلی خود مطمئن باشید، وگرنه هیچ‌وقت مدیر خود را تهدید به رفتن نکنید زیرا ممکن است او به دلیل بی حوصلگی و فشار کاری و یا اینکه فرد دیگری را برای پست شما در نظر دارد، به جای مذاکره با شما از پیشنهادتان استقبال کند و آنجاست که تیر شما به سنگ می‌خورد و شغل خود را به راحتی از دست می‌دهید.

 

سبز باشيد