11 راه برای ساختن یک برند شخصی
برندها نه یک محصول یا پدیدهی صرفاً فیزیکی، بلکه مجموعهای از ویژگیهای منحصربهفرد و داراییهای ملموس و غیرملموس هستند که در طول زمان تکامل مییابند. مفهوم برند امروزه دیگر منحصر به خدمات و یا کالاهای فیزیکی نمیشود، بلکه کامیابی در دنیای امروز از آن کسانی خواهد بود که خود را در قالب برندی ممتاز عرضه کنند. ستارگان سینما، مدیران، سیاستمداران، ورزشکاران و حتی افراد عادی میتوانند ویژگیهایی ممتاز و منحصربهفرد در خود یافته و به پرورش و ترویج آن اقدام کنند. ما در کشور خودمان نیز نمونههای فراوانی از برندسازان و برندهای شخصی بزرگ را سراغ داریم که با استمداد از نیروی عشق، نیکی و حقیقت توانستهاند تصویری به غایت مثبت در ذهن ما ایجاد کنند. برندهای شخصی قدرتمند صورت و سیرتی زیبا در اذهان مخاطبان خود دارند، به قول شیخ اجل سعدی؛ "صورت زیبای ظاهر هیچ نیست، ای برادر سیرت زیبا بیار." برندهای شخصی توانمند در میان مشتریان و همکاران و همصنفان و همچراغان خود به صفت یا قابلیتی منحصربهفرد شناخته میشوند. البته این صفات و قابلیتها عمدتاً نه ذاتی، بلکه بیشتر اکتسابی هستند و در گذشت زمان بوجود آمدهاند و به همین دلیل تغییر آنها پس از گذشت زمان دشوار است. برندهای شخصی در نام، نشان، هویت ویژگیها و صفات ظاهری و اخلاقی و نیز دانش حرفهای و علایق و فعالیتهای مختلف افراد و حتی اعضای خانواده ایشان انعکاس مییابد. بنابراین برندها منحصر به سازمانها و محصولات و خدمت آنها نمیشوند و نمودی از هویت انسانها نیز هستند. چرا که آدمی همواره از بدو پیدایش خویش تلاش کرده، تا اثری جاودانه از خود را بر پیشانی تاریخ ثبت کند. باید بدانیم که در هیاهوی دنیای این روزهای ما، صدایمان به گوش هیچکسی نخواهد رسید، مگر آنکه خود صدایمان را به گوش ایشان برسانیم.
مدیریت برندهای شخصی دستکم فرآیندی سه مرحلهای دارد که در نمودار زیر قابل مشاهده است.
برندسازی شخصی، مقدمهی موفقیت بویژه در زندگی حرفهای افراد است. به نظر شما، یک برند شخصی باید چگونه باشد و الزامات آن چیست؟ متخصصان هاروارد بر اساس پاسخ خوانندگان وبسایت هاروارد بیزنس ریویو و اولویتبندی مخاطبان، موارد ذیل را به عنوان الزامات برندهای شخصی معرفی کردهاند.
یک برند شخصی باید:
• قادر به اقناع مخاطب باشد
• اصالت داشته باشد
• پایدار باشد
• و شناخته شده و مقبول باشد (اصل مشهور مقبول شدن)
حال سؤال اینجاست که چه کنیم تا برند شخصیمان در بردارندهی این ویژگیها باشد.
در ادامه یادداشت ترجمهای از مقاله هاروارد و نیز اصول تام پیترز پیرامون تقویت برند را میخوانیم.
• نوع دیدگاه خود نسبت به حرفه یا شغلمان را تغییر دهیم
خود را نه به عنوان یک کارمند، بلکه به عنوان یک دارایی در نظر بگیریم. عناوین و سمتهای شغلی را از یاد ببریم. از خود بپرسیم که : "من چه کارهای ارزشآفرینی انجام میدهم؟" و چه چیزهایی مایه مباهات و افتخارم است؟"
• عوامل وفاداری خود را ارزیابی مجدد کنیم
ابتدا به خود وفادار باشیم و بعد به تیم و یا شغل، مشتریان و سازمان خود وفادار باشیم.
وفاداری به خود، مقدمه وفاداری و تعهد به مسیر شغلی است و جایگاه فرد را در مختصات برند ارتقا میدهد.
• با خود صادق باشیم
صداقت، سرمایه اصلی حرفهایها است. بنابراین دربارهی خود و ویژگیهایتان صداقت به خرج دهید، اگر خود را صادقانه بشناسیم، میتوانیم برندی قدرتمند و پرجاذبه برای خود بسازیم.
• از بزرگان بیاموزیم
چشم و گوش خود را برای یادگرفتن مداوم باز نگه داریم، چرا که یادگیری توانایی مواجه شدن با شرایط مختلف را ارتقا میدهد. معلمان بسیاری در محیط اطراف ما وجود دارند. تجربه یکی از بهترین و در عین حال سختگیرترین معلمان است. همکاران، مشتریان، رقبا، دوستان، خانواده، برندهای سازمانی و حتی کتابها و مقالات نیز میتوانند معلم ما در برندسازی باشند. پس باید از هر فرصتی برای یادگیری بهرهگیری کنیم. حتی به قول کوروش بزرگ، از نابخردان هم میتوان چیزهایی آموخت. یادگیری به ما کمک میکند تا وجوه تمایز خود از رقبایمان را بشناسیم. اخیراً چه اقداماتی را صورت دادهایم که سروگردن از بقیه بالاتر باشیم؟
از نظر همکاران و یا مشتریانتان، مهمترین نقطه قوت شما و یا حتی ضعفتان چیست؟
• زیاد آفتابی شویم
مهمترین وظیفه تبلیغات، شناساندن است. بنابراین باید به عنوان یک برند شخصی، کاری کنیم. که به قول معروف در چشم بیاییم. این کار میتواند از طریق ایجاد شبکه ارتباطات و گسترش حلقه همراهان، بر عهده گرفتن پروژههای چشمگیر، نمایش مهارتها و توانمندیها در قالب ارائه سمینار، انتشار مطالب و محتوای آموزنده در حوزه تخصصی خود، داوطلبشدن در کمیتههای مختلف و یا پنلهای علمی و هماندیشیها انجام گیرد. این روشها از جمله مراحل انجام بازاریابی برای خود هستند.
• ثبات قدم و پشتکار داشته باشیم
ما از طریق پیام برندمان به دیگران اطمینان میدهیم که میتوانند به ما اعتماد کنند. یک محتوای بیکیفیت و سطحی، سستکننده است و حیات برند را به خطر میاندازد. بنابراین باید از یکپارچکی و تناسب پیام برند خود، با ویژگیها و مهارتهایمان اطمینان حاصل کنیم. یک پیام نامنظم و شلخته، تمام تلاش ما را نقش برآب میکند. بنابراین تمام آنچه انجام میدهیم و یا تصمیم به انجام ندادن آن میگیریم، در شکلگیری برند شخصیمان اثرگذار است. از شیوهی صحبت پشت تلفن گرفته، تا نوع رفتار در جلسات و یا نحوه نگارش ما در ایجاد برند شخصیمان مؤثر هستند.
• حواسمان به نحوهی انجام کارمان باشد
نباید از یاد ببریم که نحوهی انجام کارها اغلب به اندازهی خود کارها اهمیت دارد. آیا مختصر و مفید صحبت میکنیم؟ آیا بر نگاه خود مدیریت داریم و میتوانیم توجه دیگران را به خود جلب کنیم؟ آیا هوش تدبیری بالایی داریم؟
• شبکه بازاریابی خود را ایجاد و آن را مدیریت کنیم.
بازاریابی نه فرایندی مقطعی بلکه روندی مادامالعمر و مستمر است. دوستان، همکاران، مشتریان و مراجعین ما میتوانند یک ابزار بازاریابی برای برندمان باشند. آنچه دربارهی ما گفته میشود، نشانگر ارزش برند ما است.
• معماری اقناع و چگونگی اثرگذاری را بیاموزیم
هوشمندانه از توانمندیهای شخصی، و نیز جایگاه و نقش خود و شبکه ارتباطاتمان در جهت اثرگذاری بر دیگران استفاده کنیم، در غیر اینصورت به عنوان فردی قابلاعتماد و ارزشمند در ذهن دیگران نخواهیم بود. برندهای شخصی معتبر، از قدرت نفوذ برخوردار بوده و کلامشان برش دارد.
• از بازخورد دیگران استقبال کنیم
ارزیابی و رصد مداوم ارزش برند، وظیفهای حیاتی است. اینکار را میتوان به کمک روشهای علمی و مدون نظیر روش بازخورد 360 درجه و یا به شکل غیررسمی و طرح سؤال از افراد و همراهان صادق خود انجام داد. بنابراین نظرات سازنده در خصوص عملکرد خود را جویا شویم. بهعلاوه یک راه کمتر متداول هم وجود دارد، و آن مراجعه به مراکز معتبر استعدادشناسی و نیز انجام مصاحبههای شغلی است. البته این به معنای تغییر شغل نیست، بلکه مصاحبههای شغلی میتوانند جایگاه و ارزش بازار یک برند شخصی را مشخص کنند.
• ارزیابی دوباره و کنترل مستمر
عواملی را که موجب انگیزشمان میشود بررسی کنیم. همچنین این عوامل را مورد بازبینی و کنترل دورهای قرار دهیم:
تعریف شخصی ما از موفقیت چیست؟ نیازهای کنونی ما برای ارتقای ارزش خود در بازار کدام است؟ و...
بنابراین با ذهنیتی استراتژیک، چشمانداز و اهداف خود را روی کاغذ بیاورید و تاکتیکهای اصلی برای دستیابی به این اهداف را ترسیم و به شکل مستمر و به فراخور شرایط موجود بازبینی کنید.
نظر شما در خصوص برندهای شخصی چیست؟ آیا برندهای شخصی میتوانند به موفقیت شخصی و حرفهای افراد کمک کنند؟
سبز باشید