بازاریابی به سبک فیلم "باشگاه مشت زنی" (قسمت دوم)
" به باشگاه مشتزنی خوش آمدید. قانون اول باشگاه مشتزنی این است: نباید با کسی در خصوص باشگاه مشتزنی صحبتی کنید"
باشگاه مشتزنی یک سازمان تابع سیستم است که قواعد و مخاطبان خاص خود را دارد. این باشگاه زیرزمینی به ظاهر اقدامات خارج از عرف اجتماعی و خلافکارانه انجام میدهد، به همین دلیل قانون اول این است که با کسی در خصوص وجود این باشگاه صحبتی نشود.
این استراتژی مؤسسین باشگاه است که با صدای آرام خود، هیاهویی بلند در میان مخاطبان خاصشان ایجاد کنند. این استراتژی روشی برای حفظ و رونق کسبوکار باشگاه مشتزنی است. اما در شرایط فعلی کسبوکار نیز سازمان قدکوتاه و معمول در میان هیاهو گم میشوند. هیچکس دربارهی این سازمانها صحبت نمیکند، چرا که بازار اهمیتی به حضور آنها نمیدهد. اما باید با اتخاذ راهبرد مناسب، روش تمایز و شناساندن خود را بیاموزیم. مردم در خصوص کسب وکارهایی با هم صحبت میکنند که حرفی متفاوت و خدماتی منحصربهفرد ارائه کنند. بهعلاوه مهم این است که مخاطبان هدف ما را بشناسند، بنابراین همانند باشگاه مشتزنی باید در ابتدا مخاطبان خود را بشناسیم و بعد پیامی متناسب برای جذب آنها بسازیم. به عنوان مثال قانون اول این باشگاه بالاترین جذبه را در میان مخاطبان آن داشت و شبکه مشتریان باشگاه را ظرف مدت کوتاهی به شکل تصاعدی گسترش داد، هر چند که در ظاهر این پیام اقدامی ضدبازاریابی و با هدف بازارکاهی باشد.
- "باشگاه مشتزنی تازه ابتدای راه بود. حالا دیگر آوازه این باشگاه زیرزمینی به گوش همه رسیده است. گذشت روزی که ما فقط در یک زیرزمینی فعالیت میکردیم، حالا دیگر این باشگاه در حدواندازهی یک پروژه خرابکاری است"
فعالیتهای باشگاه مخفی به سرعت گسترش مییافت تا آن که دیگر زیرزمین جای کوچکی برای مشتریانی بود که میخواستند به جای مبارزه هفتگی، هر روز مبارزه کنند. داردن به لطف شم بینظیر خود در بازاریابی، میدانست که باید خواسته مشتریان خود را مرتفع کند، بنابراین او در فکر ایجاد یک پروژه بزرگ خرابکاری بود که نیازمند ساختمانهای بیشتری بود البته حرفهایها، نبوغ خود را در راهی غیر از خلاف به کار میبرند، چرا که صداقت و درستی سرمایه اصلی ایشان است. به قول گالیله هرگز کسی، حتی آدم نادان را ندیدهام که نتواند چیزی از او یاد بگیرم.
به هر ترتیب با نگاهی یادگیرنده درمییابیم که استراتژی مورد کاربرد داردن، فرایند قیف بازاریابی است. قیف بازاریابی از مفاهیم پایه است که طی آن، فرایندی چندمرحلهای برای تبدیل مشتریان بالقوه به مشتریان بالفعل و واقعی انجام میگیرد و بنابراین قیف بازاریابی راهبردی برای تبدیل مشتریان اولیه به مشتریان ثابت و گسترش کسبوکار است. به عنوان مثال ارائه خدمات مشاوره کسبوکار را به عنوان نمونه در نظر بگیریم. استراتژی قیف بازاریابی برای ارائه این قبیل خدمات میتواند از تبلیغات بنری و اینترنتی آغاز شود که طی آن مشتری در مرحله بعد به وبسایت شرکت ارائه کننده این خدمات هدایت میشود که در این وبسایت نیز علاوه بر معرفی خدمات، اطلاعاتی برای تماس مشتری با شرکت مزبور قرار دارد. لذا در این مرحله تعداد دیگری از مشتریان با شرکت مربوطه تماس میگیرند و یا فرمی را تکمیل میکنند. حالا پس از بررسی این فرم، مشاور مربوطه با مشتری تماس میگیرد و قیف بازاریابی تا تبدیل این مشتری به مشتری ثابت پیگیری میشود.
تأکید دارم که انسان یادگیرنده تمام پدیدههای هستی را به عنوان معلم خویش میداند؛ او هرگز نه دانا میشود و نه نادان میماند. سازمانها و انسانهای مدرن چنانچه با ناآگاهی زمان خود را سپری کنند، موفقیت خود را زیر سؤال خواهند برد. بنابراین تفکر کنیم و با آموختن مستمر، سرعت خود را از سرعت گذر زمان بیشتر کنیم.
سبز باشید.