وبسایت شخصی پرویز درگی معلم بازاریابی

نکاتی از گمنامان نام‌آور 27 تیر
admin لایک 0 دیدگاه

نکاتی از گمنامان نام‌آور

 

خواه مدیرعامل یک سازمان عریض و طویل و خواه شاعری گمنام، همواره آخرین صفحه‌ی تمام نشریات هاروارد بیزنس ریویو اختصاص به مصاحبه‌ای خواندنی با یکی از انسانهای اثرگذار جامعه دارد. افرادی که خارج از چارچوبهای سازمانهای سنتی به توفیق دست یافته و اندیشه‌ای متفاوت دارند. آنها ذهنی عصیانگر و تفکری شورشی دارند و به سادگی به قواعد ثابت علمی و ضوابط مرسوم حاکم بر کسب‌وکار کنار نمی‌آیند. در ادامه با برخی از این چهره‌های گمنام، اما تأثیرگذار و نقل‌قولهایی از ایشان آشنا می‌شویم.

 

  • اهمیت داشتن همراهانی همدلی در درازمدت قاضی اکانر 

"با مردم خوب تا کنید. آنها را از راه به در نکنید. نیش‌دار حرف نزنید و سخنان نفاق‌افکن را به زبان نیاورید، تا حد توان، فردی مقبول و دلپذیر باشید . بیش از آنکه آسیب‌رسان باشید، یاری‌گری کنید. و بالاخره در تعامل و تفاهم کوشش کنید."

 

 

 

  • اهمیت تحصیلات دانشگاهی و شم کسب‌وکار کاریکاتوریست اسکات آدامز 

 

 

 

"آقای دیلبرت از جمله شخصیت‌های محبوب کارتونی است که در موقعیت‌های مختلف آن را در قالب کاریکاتورهای جذاب به تصویرکشیده‌ام. این شخصیت را در منزل، محل‌ کار، اماکن عمومی،... وارد دنیای تصاویر می‌کردم، اما مطمئن نبودم که کدام موقعیت بهترین بازخورد و اثرگذاری را در میان مخاطبان دارد، چرا که من ارتباط مستقیمی با خوانندگان نداشتم، من MBA خوانده بود و با استفاده از شم کسب‌وکار خود و نیز فرصت بدست آمده به واسطه‌ی رونق شبکه جهانی اینترنت، نشانی ایمیل خود را در گوشه‌ای از کاریکاتورهایم درج می‌کردم، تا با طرفداران کارهایم ارتباطات نزدیک‌تری برقرار کنم. سرانجام فهمیدم که بیشتر مردم شخصیت دیلبرت را زمانی دوست دارند که او در دفتر کار خود باشد نه آنکه مشغول گردش و یا در خانه‌ لم داده باشد. از آن موقع به بعد دیلبرت شخصیتی کاری یافت و همواره داستانهای طنازانه و در محیط اداره رخ می‌داد. حداقل فایده تحصیلاتم این بود که اهمیت کار را دریافتم و با انعکاس آن در کارهایم، طرفداران بیشتری یافتم."

 

 

 

  •  خاک بازار خوردن سرآشپز نوبو ماتوشیا 

 

 

"18سالم بود و هیچ چیز از ماهی نمی‌دانستم، حال آنکه ژاپنی‌ها از کودکی علاقه به ماهی خوردن دارند و برای آن سر و دست می‌شکنند. به هر حال مربی اصول کار را به من یاد داد. اما سه سال اول کارم نتوانستم غذای ویژه ژاپنی‌ها (سوشی) را طبخ کنم، بلکه در عوض ظرف می‌شستم و ماهی پاک می‌کردم ولی عادت داشتم که مدام سوال بپرسم، و مربی دلسوازنه به آنها پاسخ می‌داد. 

 

در این مدت طولانی که شاگردی کردم و به قول معروف خاک بازار خوردم تا خود استادکار شوم و به چم‌و‌خم کار وارد شوم. در این مدت شکیبایی و تجربه را آموختم و به این موقعیت نه چندان آسان به عنوان فرصتی برای یادگیری نگریستم."

 

 

 

  • راه و رسم استخدام تهیه‌کننده برنامه‌های تلویزیونی ، لورن مایکلز. 

 

 

"هرگز کسی را که نمی‌توانم از او انرژی مثبت بگیرم و کنارش بایستم به کار نمی‌گیرم. اما اگر کسی را استخدام کنم، نقش ریشه را ایفا می‌کنم و به او فرصت بال و پرگرفتن می‌دهم .گاهی بعضی‌ها طی فقط چند هفته با کار و روش انجام آن اخت می‌گیرند، اما اغلب باید فرصت بیشتری داشته باشند و ما به عنوان کارفرما باید امکان رشد را در اختیار شان قراردهیم."

 

  •  درباب دقت توأم با سرعت- راسل سیمونز، اسطوره موسیقی

 

 

 

"هر ‌ایده خلاقی و هر لحظه از شادمانی در نتیجه‌ی آرامش تمرکز یافته است و قلب آرام در درون، چاره‌ی ناآرامی‌های بیرون است، اما در جهان با‌شتاب امروز، نمی‌توان تنها به دقت و آرامش اتکا کرد، بلکه باید در جریان افتاد و با امواج سرعت گرفت، آرامش توأم با موج‌سواری، چیزی است که باید یاد بگیریم، این به معنای حرکت آرام نیست، بلکه به معنای سرعت حساب شده و دقیق است."

 

  • افتادگی و تواضع آرنولدپالمر، گلف‌باز حرفه‌ای

 

 

 

"به خاطر دارم که  در یکی از بازیهای حساس، تا پیروزی تنها یک ضرب فاصله داشتم، اما یکی از دوستانم به ناگهان فریاد شادی سرداد تا پیروزی زود هنگامم را تبریک گفته باشد، من نیز سرخوش از موفقیت کنار او رفتم تا شادباش او را پاسخ گویم. بعد به بازی برگشتم تا ضربه را وارد سوارخ کنم، تنها باید یک ضربه به توپ می‌زدم، اما با 6 ضربه پیروزی را از کف دادم. پدرم از کودکی همواره در خصوص این موارد به من گوشزد کرده بود. او همیشه به من می‌گفت که کار را که کرد، آنکه تمام کرد." نباید زود در دام غرور بیفتیم و از احتمال پیروزی، سرخوش شویم، بلکه باید با تواضع و به مصداق شعر" افتادگی‌آموز اگر طالب فیضی، هرگز نخورد آب زمینی که بلند است" با کامیابی ‌ها برخورد کنیم."

 

 

 

  • شهامت- مایا آنجلو، شاعر

 

 

 

"هیچ کس با شهامت زاده نمی‌شود. بلکه‌ انسانها شهامت خود را با انجام اقدامات کوچک اما متهوارنه اندک‌اندک پرورش می‌دهند، اینگونه که اگر کسی قصد کند که بر فرض کیسه برنجی 100 کیلویی را جابجا کند، می‌تواند خرد‌خرد از سرکیسه برنج بردارد و کم‌کم به وزن آن بیفزاید. درست مانندکاری که کارکنان تازه‌کار انبار و یا بدنسازان می‌کنند و کم‌کم عضلاتشان را ورزیده‌تر می‌کنند. عضلات شهامت نیز به همین‌گونه پرورش می‌یابند. البته شهامت نه به نیروی بازو، بلکه به توان ذهن و روح وابسته است."

 

  • قاطعیت ماری رابینسون، رئیس جمهور اسبق ایرلند و نماینده عالی رتبه سازمان حقوق بشر

 

 

 

"در تمام صحنه‌های نمایش زندگی، تنها اشتیاق به حفظ حقوق انسانی بود که مرا بر آن داشت تا ذره‌ای در مقابل قدرتها و حرف ناحق عقب‌نشینی نکنم و با زبان تلخ حقیقت با آن‌ها سخن بگویم و مقابل قلدرها بایستم و به گونه‌ای باشم که حتی بتوانم دولت آمریکا را پس از حوادث 11 سپتامبر در بوته‌ی نقد بگذارم، همکارانم اعتقاد داشتند که روحیه قاطع من، سد راه پیشرفتم به عنوان نماینده‌ی عالی کمیساریای حقوق ‌بشر خواهد شد، اما مهم برایم این بود که کارم را به نحو احسن انجام دهم تا آن که برای حفظ شغلم تلاش کنم."

 

 

 

  • سخت کوشی- دیوید مک کالوف، تاریخ‌دان

 

 

 

"زمانی که پیشینان و نیاکان ما دست به قلم می‌بردند و درخصوص حیات، آزادگی و شادکامی و خوشبختی می‌نوشتند، منظورشان تعطیلات و مرخصی‌های زیاد و غذاهای خوشمزه و جای گرم و نرم نبود. مقصود آنها این بود که یاد بگیریم. آنها از ما می‌خواستند که به دنبال عشق به یادگیری، پیشرفت و تعالی باشیم. همواره به دانشجویانم گفته‌ام که کاری را پیدا کنند که به آن عشق می‌ورزند. همیشه به آنها می‌گویم که فکر خود را زیاد مشغول پول و مواجب کار و یا حتی شهرت ناشی از آن نکنند. شادی در سخت‌کوشی است."

 

 

سبزباشید

 

 

درباره وبلاگ
من نوشتن را دوست دارم هر روز می نویسم .با بنیان گذاری TMBA و زیر مجموعه های آن شامل : آموزشگاه بازارسازان،شرکت نوربیز، کانون تبلیغاتی ضمیر بازار، مجله بازار یاب بازارساز، مجله TMBA، انتشارت بازاریابی، فروشگاه کتاب، دپارتمان مشاوره، دپارتمان تحقیقات بازاریابی و... سعی کرده ام با همراهی همکارن صمیمی در نهایت توان در خدمتگزاری به جامعه کار و کسب ایران بکوشم.