وبسایت شخصی پرویز درگی معلم بازاریابی

آینده‌پژوهی؛ حرفه‌ای کهن، دانشی نوین (قسمت دوم) 27 تیر
admin لایک 0 دیدگاه

آینده‌پژوهی؛ حرفه‌ای کهن، دانشی نوین (قسمت دوم)

وی در نظریه مارپیچ جمعیت خود، پیش‌بینی می‌کند که جمعیت جهان تا سال 2050 بر 9/8 میلیارد نفر خواهد بود. در‌این‌میان نزدیک به 50 درصد از رشد جمعیت در قاره آفریقا خواهد بود و این تهدیدی فرصت‌آمیز برای فعالیت‌های تجاری در بازار آفریقا خواهد بود. به‌علاوه آنکه جمعیت شهرنشین از 50 درصد کنونی به 70 درصد خواهد رسید. در بخش نیروی کار نیز زنان جایگاه بیش از نیمی از فعالین بازار را اشغال خواهند کرد و این به معنای پررنگ شدن مهارتهای نرم در کسب‌وکار خواهد بود. خوش‌بینی، فرهنگ‌پذیری، تفکر اجرایی و استراتژیک، یادگیرندگی، دانشگری، گروه‌گرایی، سازگارپذیری، خودانگیزش‌گری، و تعامل‌محوری از جمله مهارتهای نرم به شمار می‌روند که در آینده به‌عنوان ملاک اصلی در شایسته‌گزینی نیروهای کار مطرح خواهند شد. در بخش اجتماعی نیز شاهد شکاف بیشتر در میان طبقه‌های اجتماعی خواهیم بود و سنگین شدن کفه‌ی طبقه‌های مرفه، بازارهای طلایی و گوشه‌های دنج در بازار، فرصتهایی قابل‌توجه را برای عرضه محصولات لوکس فراهم خواهند کرد.
فرانکلین نگاهی بدبینانه به وضعیت اجتماعی سال 2050 دارد و پیش‌بینی می‌کند که در این سال شاهد شکل‌گیری فئودالیسم نوین در جوامع خواهیم بود. به‌علاوه فرایند کوچک‌سازی دولتها و حاکمیت‌ها متوقف و شکم دولت‌ها سیری‌ناپذیرتر از گذشته خواهد بود. او در پیش‌بینی دیگری با عنوان طلوع دوباره خورشید از سرزمین مشرق، چین را حاکم بلامنازع دنیا می‌داند و تصور فرانکلین این است که چین، امریکا را به زانو در خواهد آورد. از نظر او عصر آینده، عصر ممکن بودن غیرممکن‌ها است. قبل از کشف استرالیا بدست اروپائی‌ها، دلیلی مبتنی بر باور وجود قوهایی به غیر از رنگ سفید متصور نبود، حال آنکه با فتح قاره استرالیا قوهای سیاه نیز کشف شدند و بنیان نظریه‌ای به نام "قوی سیاه" (Black Swan) گذاشته شد. این نظریه اشاره به رویدادهای بسیار نادر و غیرمحتمل دارد که به طور معمول هیچ‌کس انتظار وقوع آن را ندارد. لذا آینده کسب‌وکار از آن سازمانهایی خواهد بود که قوهای سیاه را نادیده نگیرند و هزینه ریسک را بپذیرند. این قبیل سازمان‌ها علاوه بر سازمان‌های یادگیرنده، شامل "سازمان‌های اشتباه‌کننده" خواهد بود. سازمان‌هایی که از اشتباه هراسی ندارند و حتی آن را ترویج می‌کنند، چه آنکه به قول انیشتین "هر آنکه اشتباهی را مرتکب نشده باشد، هیچ چیز تازه‌ای را نیازموده است."
در این میان کشورهای خاورمیانه به باور اکونومیست از مزیت ویژه‌ای برخوردار خواهند بود و رشد مناسبی را تجربه خواهند کرد. شریان حیات در این عصر وابسته به نوآوری و علوم میان‌رشته‌ای خواهد بود. میان‌رشتگی‌ در برندهای معظم نیز به چشم خواهد خورد و بسیاری از برندهای بزرگ با فاصله‌گیری از رسالت اصلی خود ترکیبی از علوم مختلف را به عنوان چشم‌اندازشان درنظر می‌گیرند. برای مثال طبق پیش‌بینی فرانکلین، در‌ آینده شاهد ائتلاف شرکت‌هایی مثل گوگل با مؤسسات عظیم بانکداری نظیر گلدمن ساچز خواهیم بود که به ظاهر فصل مشترک چندانی ندارند.

ژانر آینده کسب‌وکار و بازاریابی
چیدمان صحنه‌ی آینده‌ی کسب‌وکار به طور قطع شاهد تغییراتی شگرف خواهد بود، چراکه آینده شتابی لجام‌گسیخته دارد. ژانر آینده کسب‌وکار متأثر از عوامل بسیاری از جمله تغییرات در وضع آب‌وهوا، تغییرات سیاسی، تغییرات اجتماعی، تحولات اقتصادی، تغییر در فناوری و .... خواهد بود. بازاریابی نیز از این دگردیسی بی‌نصیب نخواهد ماند. متخصصان اکونومیست در مقاله‌ای با عنوان "آتیه‌ی آینده‌پژوهی"، این علم را نه پیش‌بینی قطعی آینده، بلکه روایتی داستان‌گونه از جهان فردا می‌دانند. آنها برترین دستاورد آینده را در کوچک‌اندیشی خلاصه می‌کنند. جان نایس‌بیت در سال 1982 کتاب "ابرروندها" (Megatrends) را در باب آینده‌ی بشریت به رشته تألیف درآورد. حدود ربع قرن بعد، مارک پن، فعال در زمینه‌ی روابط عمومی، استراتژیست و مشاور انتخاباتی هیلاری کلینتون در سال 2008، با نگاهی ریزبینانه‌تر کتابی درخصوص خرده‌گروه‌های اجتماعی به نام ریز روندها (Micro Trends) را به بازار عرضه کرد. از نظر اکونومیست، گام بعدی در آینده‌پژوهی، مبحث نانوترندها خواهد بود که زاییده‌ی عصر مهندسی ژنتیک و نانوتکنولوژی است. تفکر برد-کوتاه و استراتژیک دیگر توصیه متخصصان اکونومیست برای ادامه‌ی بقا در فردای کسب‌وکار است. آینده‌پژوهان بسیاری در حال حاضر به مطالعه روندهای موجود و آینده در میان مصرف‌کنندگان می‌پردازند. جملگی این متخصصان آینده‌ی بازار را تحت‌تأثیر "هوس‌های اجتماعی" و بازارهای طلایی دنج می‌دانند. پدیده‌هایی مثل برندهای زیست‌همراه (Eco-Embedded Brands) (برندهایی که از اساس، مبتنی بر فلسفه بازاریابی بشر صورت‌گرفته‌اند و سیاستهای آنها کاملاً منطبق بر قوانین حاکم بر محیط‌زیست است) و بازاریابی کوچک (مثل نانومارکتینگ) که هدف از آن، یافتن کوچک‌ترین دسته ممکن از مخاطبان هدف می‌باشد، ازجمله رویدادهای رایج در فضای کسب‌وکار، خواهد بود.
پدیده دیگر در زیست‌بوم فردای بنگاههای اقتصادی، پدیده "نادانی هوشمندانه" است که مقصود از آن، پذیرش عدم قطعیت و تلاش در جهت مدیریت آن است.
آمادگی استراتژیک و مدیریت عدم قطعیت و هم‌چنین توسعه روابط نزدیک‌تر با مشتریان، کارکنان و شرکای استراتژیک، مدیریت ناوبری سازمان، چابک، انعطاف‌پذیری، پیش‌نگری روندها و همکاری همه‌جانبه می‌تواند پاسخی مؤثر به پدیده‌ی فراگیر عدم قطعیت باشد.

 

سبز باشید

درباره وبلاگ
من نوشتن را دوست دارم هر روز می نویسم .با بنیان گذاری TMBA و زیر مجموعه های آن شامل : آموزشگاه بازارسازان،شرکت نوربیز، کانون تبلیغاتی ضمیر بازار، مجله بازار یاب بازارساز، مجله TMBA، انتشارت بازاریابی، فروشگاه کتاب، دپارتمان مشاوره، دپارتمان تحقیقات بازاریابی و... سعی کرده ام با همراهی همکارن صمیمی در نهایت توان در خدمتگزاری به جامعه کار و کسب ایران بکوشم.