یادکردی از مجتبی کاشانی: مدیریت فیلسوفانه و عاشقانه (به همراه فیلم)
دیروز مصادف بود با سالگرد آسمانی شدن مجتبی کاشانی، عالمی عامل و عاشقپیشه، که مدتی در سازمان مدیریت صنعتی افتخار دیدارشان را داشتم. این یادداشت را به روح بلند آن بزرگ تقدیم میکنم. استاد مجتبی کاشانی در سال 1327 و در خانوادهای معمولی در مشهد پا به دنیا گذاشت تا آنکه پس از اخذ دیپلم برای تحصیل در رشته اقتصاد وارد دانشگاه شیراز شد و فوق لیسانس خود از مرکز مطالعات مدیریت وابسته به دانشگاه هاروارد دریافت کرد و دورههای صنعتی و مهندسی صنایع را نیز در کشور ژاپن گذارند. مجتبی کاشانی نمونه تمام عیار مدیری با تسلط بر شعر و نویسندهای نوعدوست و عدالتخواه بود که کوششهای بسیاری را برای بلوغ فرهنگ مدیریت انجام داد. او خشونتهای صنعتی را با نرمش عاشقانه شعر درهم آمیخت. از او علاوه بر چند کتاب شعر، دو کتاب در رابط با مدیریت به نامهای از «گاراژ تا کلینیک» و «نقش دل در مدیریت» بر جای مانده است. کاشانی دلیل بسیاری از مشکلات را فاصله افتادن میان هنر و کار دانسته و راهکار را در الفت دادن میان هنر و جریانات اجتماعی میداند. نظریهی علمی مجتبی کاشانی به عنوان "نقش دل در مدیریت"، حاصل سالها مطالعهی وی پیرامون مدیریت ژاپنی و انطباق آن با آموزههای ایرانی و اسلامی بود. کاشانی سه عامل جسم، دل و مغز را در بوجود آمدن نتیجه کار موثر میداند که فعالیت هر یک محصولی حاصل میکند:
• فرآوردهی دل، همان انگیزه است
• فرآوردهی مغز، اندیشه است.
• و فرآورده جسم، کارعملیاتی و فیزیکی است.
مجتبی کاشانی، مدیر و شاعری دوراندیش و بزرگاندیش بود و جملگی صفات پیروزمندان در او یافت میشد. او با دوراندیشی و آیندهنگری، همواره چشماندازی از آینده و بویژه آیندهی علم مدیریت را ترسیم میکرد، فرصتها را مییافت و تهدیدات را چاره میکرد. شور و شوق، همت بلند و عشق دستیابی به پیروزی هر نشدی را شدنی میکند و به قول او با "هر کجا عشق آید و ساکن شود، هر چه ناممکن بود ممکن شود." او با پیوند علم وعمل و عشق؛ عالم عامل عاشق بودن را ممکن ساخت. کاشانی انسانی متعهد در قبال افکار خود بود و به قول خودش، "ذهن ما باغچه است. گل درآن باید کاشت، و نکاری گل من، علف هرز درآن میروید."
مجتبی کاشانی عقل و دل را مکمل هم میدانست به گونهای که هیچ یک نمیتواند جای دیگری را پر کند. عقل برای اندیشه سالم و دل برای جا کردن خود در دل مشتریان (اعم از خانواده، دوستان، کارکنان، مشتریان سازمانی،....) و دوست داشتن عاشقانه آنان و نوازش دوستانه مشتریان است. تلفیق عقل و دل موجب میشود تا از رفتارهای نادرست پرهیز کنیم. عقل موجب امنیت خاطر اما دل و عشق، انگیزه ساز و شورآفرین است و عامل خوشبختی در زندگی شخصی و سازمانی به شمار میرود. مجتبی کاشانی عزیز به زیبایی نقش عقل و دل در مناسبات اجتماعی و فردی را در قالبی شعرگونه بیان میدارد که حاوی نکاتی ارزنده برای :
عقل تنها چیست؟ ماشین حساب
عشق اما چیست؟ یک جام شراب
آن یکی اندیشه را میگسترد
این یکی انگیزه را میپرورد
تند بادی گر وزد در این میان
عقل لنگر، عشق همچون بادبان
عشق خاکی و خالی از هوی وهوس، مقدمهی عشق آسمانی وپیروزی در عرضهی زندگی حرفهای و شخصی است....
ادامه این مطلب را در کتاب "بازاریابی و زندگی با خاطره" بخوانید.
سبز باشید