نلسون ماندلا؛ عالم، عامل عاشق
امروز صبح در جوار بارگاه ملکوتی امام هشتم و ساعاتی پیش از سخنرانیم در جمع اهالی صنعت ساختمان، مطلع شدم که نلسون ماندلا پس از 95 سال تلاش خستگیناپذیر در مقابل مشیت الهی زانو زده و به دیار باقی شتافته است. او نمونه تمامعیار یک شخصیت والای انقلابی و آزادیخواه بود که نه تنها در برابر جور و نژادپرستی مقاومت کرد و سر تعظیم در مقابل آن فرود نیاورد؛ بلکه بر قدرت، خشم، کینه، خشونت و انتقام جویی نیز غلبه کرد. تلاشهای طاقتفرسای پیامآور صلح در تبدیل کینهها و نفرتها به الفت و همزیستی برادرانه موجب شد تا نلسون ماندلا نام خود و کشورش را برای همیشه در تاریخ خوشنام و ماندگار کند. مرگ ماندلا بهانهای شد که دیگر بار یادداشتی در وصف او تقدیم همراهان کنم.
هفت سال بیشتر نداشت که مجبور بود در نظام تبعیضآمیز آپارتاید و در مدرسه تحت کنترل سفیدپوستان و ایادی استعمار حاضر شود. او از همان کودکی مغرور بود و گویا میدانست که قرار است تا در آینده سنگ بنای تحولی عظیم را پیریزی کند. از نوجوانی به مبارزه با رژیم نژادپرستی آپارتاید در کشورش مبادرت کرد و رنج و آلام وصفناپذیر هموطنانش را با تمام وجود احساس کرد. مبارزات ضد استعماری و ضد آپارتاید ماندلا او را به دادگاه کشاند. سرانجام به زندان افتاد و یک سوم از بهترین دوران عمر و جوانی خود را در زندان های مخوف رژیمی نژادپرست گذراند. ماندلا قرار بود به چوبه دار سپرده شود، اما دست تقدیر و وحدت مردمان آفریقا موجب شد تا او سرانجام به کمک مردمش بتواند بر رژیم جور چیره شود و به عنوان رئیس جمهور آفریقای جنوبی برگزیده شود. نام ماندلا بهعنوان رهبری شایسته و مدیری کارآمد و دلسوز، تبلوری از ارزشهای منحصر بفرد او بود.
ماندلا به دلیل مبارزه بر سر عدالت و برابری، مدت 27 سال را در زندان دژخیمان آپارتاید به سر برد، اما میلههای فولادین زندان نتوانست روح او را به بند بکشد. او حتی در زندان نیز به عنوان سمبل مبارزات آفریقای جنوبی، به رهبری امور میپرداخت. شگفت آنکه پس از آزادی از بند، به رهبری توانمندتر تبدیل شد و نخواست که انتقام بگیرد. ماندلا روح آزادهای داشت. او هرگز به فکر انتقام جویی نیفتاد و چتر مساوات و عدالت را بر سر تمامی کسانی که در آفریقای جنوبی زندگی میکردند گستراند. ماندلا حتی پس از برگزیدهشدن بهعنوان ریاست جمهور آفریقای جنوبی، رئیس جمهور سابق را به عنوان معاون خویش انتخاب کرد و شکنجهگران و زندانبانان را تحت تعقیب قرار نداد. او میدانست که همواره کسانی خواهند بود که سر ناسازگاری با اقداماتش داشته باشند. ماندلا با شناخت و باور به نقاط قوت دوستان و دشمنان خود، آنها را به خود جذب میکرد. او با باور به شایستگیهای دشمنانش، تقریباً آنها را خلع سلاح کرده بود. در واقع باور ماندلا این بود که باید به دوستان خود نزدیک بود اما به رقبا نزدیکتر. در کتاب راه دشوار آزادی نیز به نقل قول از او میخوانیم:
«من همیشه سعی میکردم با نگهبانان بخش مهربان باشم، چون دشمنی با آنها به معنی شکست و ضربه به خودم بود. داشتن یک دشمن دائمی در میان نگهبانان هیج فایدهای نداشت. تلاش برای آموزش و تعلیم همه، حتی دشمنان، از سیاستها کنگره ملی آفریقا بو دو ما معتقد بودیم که همه، حتی نگهبانان زندان، میتوانند اصلاح شوند و حداکثر سعی خود را میکردیم که آنها را تحت نفوذ قرار دهیم.» ...
ادامه این مطلب را در کتاب "بازاریابی و زندگی با خاطره" بخوانید.
سبز باشید