خود را برای آینده مجهز کنیم؛ حقایقی درخصوص آیندهی کسبوکار
به باور بسیاری از صاحبنظران، نوآوری خمیرمایه توسعه و بقا درآینده کسبوکارخواهد بود. تغییرات در فناوری، انتظارات و توقعات تازه مشتریان، تغییر در تعامل میان کارفرمایان، کارکنان، منابع محدود، و شبکههای اجتماعی و تجاری، کسبوکارها را بر آن میدارد، که براساس بینش خود عمل کنند و با روحیه تدبیر، آیندهاندیشی را پیشه خود سازند . لذا آینده از آن کسبوکارهای بینش محور و هوشمند خواهد بود. در یادداشت حاضر مجموعهای از مهمترین پیشبینیهای صاحب نظران در خصوص تغییرات جهانی گردآوری شده است. البته این پیشبینیها مبتنی بر شواهد و واقعیات موجود هستند.
آینده به روایت آمار
• بیش از 40درصد از شرکتهایی که در سال 2000 درمیان 500 شرکت برگزیده موسسه فورچون قرار داشتند، پس از گذشت یک دهه از این فهرست خارج شدند. رویدادهای این چنینی نشان از تلاطم بازار دارد. لذا نمیتوان در چنین شرایطی به خوب بودن اکتفا کرد، بلکه موفقیت را باید مسیری بیانتها دانست.
• تعداد دستگاههای هوشمند همراه از جمعیت زمین پیشی خواهد گرفت، و لذا سازمانها میبایست نسبت به تدوین استراتژهای مبتنی بر پلتفرمهای هوشمند وهمراه تکیه ویژهای کنند.
• طبق تحقیقات صورت گرفته یک کاربر معمولی تلفن همراه، روزانه بالغ بر 150 بار گوشی خود را بررسی میکند. تلفنهای همراه در دسترسترین وسادهترین ابزار و رسانهها برای بازاریابی تک به تک هستند.
• امروز بالغ بر 15میلیارد کاربرگوشیهای هوشمند در سراسر جهان وجود دارد، حال آنکه 5 میلیارد نفر دارای تلفن همراه هستند. گزارشات حاکی از آن است که تبلتها رشد بیشتری به نسبت گوشیهای همراه هوشمند دارند. هر شهروند غربی به طور متوسط طبق گزارش "عصرتبلیغات" روازنه 141 دقیقه را صرف استفاده از تلفن همراه میکند. مطالعه صورت گرفته توسط سازمان ملل متحد نیز حاکی ازآن است که روزانه بیش از 200هزارپیامک متنی بین کاربران تبادل میشود و مجموع آن به روازنه بیش از 6 تریلیون پیامک میرسد. لذا تبلیغات متنی و پیامکی (از نوع تجاری و غیرتجاری آن ) به شرط رعایت چارچوبهای لازم وآموزندگی، از اثر بخشی نسبتا مناسبی برخوردارند. البته میزان اثربخشی پیامکهای تبلیغاتی، به میزان آشنایی مخاطبان با فرستندگان این پیامها وابسته است. گزارشات Gigaom نیز نشان میدهد که تا سال 2017، بیش از 11 میلیارد دلار درآمد از محل دستگاههای هوشمند خانگی و تجارت الکترونیک، نصیب صاحبان کسبوکار خواهد شد.
• فناوریهای اجتماعی رفته رفته به تمدنهای مجازی تبدیل میشوند. آمار استفاده کنندگان از شبکههای اجتماعی روز به روز گسترش سرسامآوری را تجربه میکند. با این حساب برندها باید جنبههای اجتماعی خود را تقویت کنند و در اجتماعات مردمی حاضر باشند.
• تا سال 2030، بالغ بر 5 میلیارد نفر ازجمعیت ساکن روی زمین- نزدیک به دو سوم کل جمعیت- در طبقه متوسط خواهند بود، و البته شکاف طبقاتی گستردهتر خواهد شد. لذا در بخشبندیهای جغرافیایی و جمعیت شناختی میبایست این نکته مورد توجه برنامهریزان قرار گیرد.
• نسل هزاره (یا نسل Y) پیرو برندهایی خواهند بود که از طریق تبلیغات دهان به دهان آنلاین به آنها دست یافتهاند و اثربخشی توصیههای خانوادگی کمرنگتر خواهد شد.
• نزدیک به 90 درصد از ترافیک شبکه جهانی اینترنت تا سال 2017 اختصاص به محتوای بصری بویژه ویدیوها خواهد داشت. لذا سمت و سوی تولید محتوا و بازاریابی آموزش محور در جهت تولید و بارگذاری ویدئوهای آموزنده و مفرح خواهد بود.
• هر 18 ماه یک بار، حجم دادههای ذخیره شده، دو برابر میشود. تلنبار شدن دادهها لزوم پالایش صحیح، مهندسی دادهها و اخذ اطلاعات بهنگام را موجب میشود. ظهور مشاغل نوظهوری با عناوینی مثل دانشمند دادهها، به دلیل حجیمشدن اطلاعات و انفجار اطلاعاتی است.
• مطابق یافتههای تحقیقاتی موسسهی کو اگزیست، نزدیک به 73 درصد از مصرفکنندگان اهمیتی به حذف شدن برندها از زندگی خود نمیدهند و این زنگ خطری برای برندهای بزرگ است که مبتنی بر اصول روابط انسانی عمل نمیکنند.
• طبق اطلاع انجمن روزنامهنگاران آمریکا، روزنامهها و مطبوعات از سال 2000 تاکنون بالغ بر 40 میلیارد دلار از درآمدهای خود در بخش تبلیغات را از دست دادهاند. این مسأله به معنای کمرنگ شدن جایگاه و اثربخشی رسانههای سنتی در میان مصرفکنندگان است. اما این رسانهها همچنان در آینده مورد توجه خواهند بود.
• بنابر اعلام گوگل در ظرف کمتر ازیک سال، میزان متوسط مراجعه مصرفکنندگان به منابع اطلاعاتی و محتوایی، قبل، حین و یا بعد از فرآیند خرید، به اندارهی 2 برابر رشد نشان میدهد.
• گزارش جدید بانک جهانی در خصوص وضعیت استخدام، حاکی از آن است که بیش از 3 میلیارد نفر از ساکنین زمین مشغول به کار و فعالیت هستند، اما بیش از نیمی از جمعیت کار؛ در بخش کشاورزی، مشاغل خانگی وکارهای فصلی مشغول هستند. این مهم لزوم توجه بیشتر به آموزش کارآفرینی به نسل آینده کسبوکار را خاطرنشان میسازد.
• گزارشات منتشر شده از پایش جهانی موسسهی آمریکن اکسپرس، نشان میدهد که بیش از 70 درصد از مشتریان اعتقاد دارند که برندها و کسبوکارهای کوچک درک بهتری از آنها به نسبت شرکتهای بزرگ دارند. علاوه بر این، موسسات کوچک و برندهای جمع وجور، شناخت بهتر و عمیقتری از محصولات و خدمات خود دارند. تجربه ارزندهتری را برای مشتری رقم میزنند و به علاوه ، دغدغه بیشتری نسبت به شرکتهای بزرگ پیرامون نیازها و توقعات مشتریان خود دارند. لذا سادهسازی و کوچکسازی را باید تا حد امکان در استراتژیهای خود گنجاند.
• نسل Y یا هزاره و نیز نسل C (نسل ارتباطات)، تا سال 2025، 75 درصد از نیروی کار را تشکیل خواهند داد وسلایق آنها موجب شکلگیری فرهنگ سازمانی و نیز انتظارات میشود. جالب آنکه به باور برایان سولیس در"آینده کسبوکار"، تنها 11درصد از نسل هزاره ثروت زیاد را به معنای موفقیت تلقی میکند. لذا ایجاد مشاغل معناگرا، وظیفه آتی نهادهای شغلی خواهد بود.
• طبق برآورد اداره امور مصرفکنندگان دولت آمریکا، جذب مشتریان جدید به مراتب هزینه برتر خواهد شد و بدست آوردن مشتریان جدید 6 الی 7 برابر هزینه بیشتری نسبت به حفظ مشتریان موجود دربرخواهد داشت. این روند، سیرصعودی خود را در سالهای آتی با شتابی قابل توجه ادامه خواهد داد.
• به گزارش موسسهی GOGLOBE ، میزان محتوای منتشر شده بین سالهای 2010 تا 2013 به سه برابر افزایش یافته است. انقلاب محتوایی به ویژه در عرصهی رسانههای دیجتیال، عصر دیجیتالیسم را وارد فضای تازهای میکند که درآن محتوا به قول گوگل، پادشاهی میکند.
• نسل آیندهی دستیارهای شخصی هوشمند، در قالب فناوریهای پوشیدنی عرضه خواهد شد. تلفنهای دستکشی، دستبندهای هوشمند (مثل دستنبد نایک)، جوراب کامپیوتری، عینک گوگل، وساعتهای هوشمند، ... از جمله فناورهای پوشیدنی هستند که پیشروی افسارگسیختهای دارند .ماری میکرز در گزارش خود با عنوان روندهای اینترنتی، اذعان میکند که میزان فراگیری ابزارهای فناورانه و پوشیدنی رشدی تصاعدی دارد، به گونهای که تنها ظرف یک ماه رشد 2 برابری را تجربه کرده است. فناوریهای پوشیدنی در خدمت ایجاد تجربهای زنده از یک برند نیز بهکار میروند و باید مورد توجه کسبوکارها و بویژه خردهفروشیها قرار گیرند.
• اقتصاد اشتراک در زمینههای مختلف در حال گسترش است به گونهای که مدلهای کسبوکاری مشابه زیپکار به سرعت فراگیر میشوند و با استقبال مصرفکنندگان مواجه میشوند. به علاوه طبق گزارش موسسهی KPCB، میزان اشتراک مطلب میان مخاطبان رسانههای اینترنتی ظرف یک سال به بیش از دو برابر افزایش یافته است .
• به گزارش هلپاسکات (help scout) - موسسهی فعال در حوزهی مباحث مرتبط با مشترینوازی و رفتار مصرفکنندگان- یک مشتری ناخشنود با تجربهای ناخوشایند، میبایست دست کم 12 تجربه مثبت داشته باشد تا موردی را که موجب رنجش خاطر او شده است را فراموش یا از آن صرف نظر کند. لذا مشترینوازی برگ برنده بقا در عصر آینده خواهد بود.
• بررسیهای USPS نشانگر افول قابل توجه در سیستم سنتی نامهنگاری است، به گونهای که فقط درآمریکا ظرف 6سال از سال2006 تا 2012، حجم مرسولات پستی از رقم 250 میلیون بسته به 50 میلیون کاهش یافته است. البته این کاهش چشمگیر، فرصتهای تازهای را نیز برای بازاریان فراهم میآورد، به این معنا که تبلیغات از کانالهای سنتی میتواند اثرگذاری گذشته را بازیابد. به علاوه نتایج تحقیقات صورت گرفته توسط عصبشناسان نیز حاکی از آن است که اقلام چاپی و کاغذی، تاثیر هیجانی به مراتب بیشتری از اقلام غیرچاپی و دیجیتالی روی مغز مخاطبان دارند .
• هماندیشی جهانی اقتصاد در سال 2013 ، پنج عامل مخاطرهآمیز آینده بشر را به شرح زیر اعلام کرده است: اختلاف درآمد، عدم تعادل مالی، گازهای گلخانهای، بحران منابع آبی، و جمعیت رو به پیری. این عوامل میبایست از همین امروز مطالعه و مدیریت شوند. جنگهای آینده بشر بر سر منابع و به ویژه منابع آبی خواهد بود. درحال حاضر حدود 884 میلیون نفر به آب تازه و سلامت، دسترسی ندارند. گزارشهای متعدد شاخصهای زیست محیطی OECD نیز نشان میدهد، که تا سال 2040 دستکم 5/3 میلیارد نفر با کمبود منابع آبی دست و پنجه نرم خواهند کرد. این مخاطرات موجب اهمیت یافتن مسئولیتهای اجتماعی در برندها میشود.
• اداره امور اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل متحد درگزارش خود اعلام داشته است، که جمعیت شهرنشین از عدد نزدیک به 4 میلیارد کنونی تا سال2050، بالغ بر 3/6 میلیارد خواهد بود. گسترش شهرنشینی، مفاهیمی نظیر مدیریت برند شهری و برندینگ شهری را پررنگتر میکند.
• متوسط نرخ شادکامی جهانی به نقل ازگزارش جهانی شادکامی(2012)، ظرف 30سال گذشته بهبود یافته است. بهداشت، آموزش و میزان درآمد؛ تاثیر بسزایی بر میزان رضایت از زندگی دارند. سازمانها نیز باید به سهم خود بکوشند تا با فراهم کردن امکانات لازم، درجهت شادی آفرینی در میان خانواده کاری خود اقدام کنند، تا آینده درخشانی پیش رو داشته باشند.
چگونه مهیای آینده شویم؟
شهروندان دنیای امروز به عنوان انسان های عصر اطلاعات و دیجیتالیسم باید از شم کافی در آیندهاندیشی برخوردار بوده و مجهز به یک سری توانمندیها و قابلیتهای ویژه باشند تا صداییرسا درآینده کسبوکار داشته باشند. آمارهای فوق نشانگرآیندهای روشن به شرط برخورداری از مهارتهای لازم است. بنابراین، سواد محیطی، سواد دیجتیالی، سواد تجارت الکترونیک، سواد مدیریت، سواد اقتصادی، سواد اجتماعی و از همه مهمتر سواد بازاریابی از جمله مهارتهای صاحبان کسبوکارهای آینده ساز خواهد بود.
سبزباشید