وبسایت شخصی پرویز درگی معلم بازاریابی

دنیا در انتظار رنسانس بازاریابی 27 تیر
admin لایک 0 دیدگاه

دنیا در انتظار رنسانس بازاریابی

آینده ممکن‌ها، آینده محتمل‌ها، آینده مطلوب‌ها و آینده پیشگیری‌پذیر؛  واژگانی آشنا در قاموس فرهنگ واژگان آینده‌اندیشی هستند. دراین میان آینده‌پژوهان می‌کوشند تا آینده‌ای مطلوب‌تر را برای انسان‌ها ترسیم کنند؛ آینده‌ای پایداروسرشار از رفاه برای نسل‌های متمادی.
آینده پژوهی مقدمه‌ی ‌رنسانس دانشی در علوم مختلف، بویژه بازاریابی است و انسان را از بند تفکرات نخ‌نما و پوسیده می‌رهاند. آینده‌ پژوهی مبتنی بر ارزشهای مطلوب جامعه است و لذا جنبه‌ای انسانی دارد. بنابراین هرآنچه جایگاهی ضدبشری داشته باشد و سلامت جسم  و روان آدمی و محیط زیست او را به مخاطره‌اندازد، جایگاهی درآینده نخواهد داشت. به باور برخی، دهه آینده را می‌توان عصر طلایی بازاریابی دانست. چه آنکه بازاریابی رفته رفته به رسالت انسانی خود نزدیک‌تر می‌شود و بازاریابان می‌کوشند تا به حقیقت نیازها و انتظارات مصرف‌کنندگان دست یافته و پاسخی درخور برای آن بیابند. در گذشته ثروت از طریق بده بستانهای مالی و پیشرفتهای فناوری حاصل می‌شد، اما گنجینه فردای بازاریابی مردمانی دارای خرد دیجتیال هستند که نیازهای آنان می‌بایست بی کم و کاست و به بهترین نحو ممکن پاسخ گفته شود. فناوری‌ها نیز رو به سویی می‌روند که به شنیدن و درک بهتر انتظارات و نیازهای مصرف‌کنندگان و ارائه راهکار مناسب کمک کنند.
بازاریابی و خدمات آن، صنعتی درآمدساز است که سالانه تریلیون‌ها دلار گردش مالی دارد. این رقم از مجموع کلی درآمد شرکت‌های بزرگی چون اپل ، گوگل، مایکروسافت، یاهو ،... بالاتر است. این صنعت به نسبت دیگر صنایع مثل صنعت نرم‌افزار نیز بزرگ‌تر است. به همین دلیل نگاههای بسیاری به وضعیت آتی بازاریابی معطوف است. تلاش آینده پژوهان نیز متمرکز بر رشد و توسعه هر چه بیشتر دانش بازاریابی و ترسیم افق‌هایی روشن برای آن است. همگام شدن با رشد صنعت بازاریابی، نیازمند درک برخی اصول پایه‌ای است، از جمله:
1.    آینده در ظرف گذشته نمی‌گنجد؟؛ هرچند که از جنس آن باشد
الف) ما در عصر پست-دیجتیالیسم قرار داریم، از این رو دیجتیال یا آنالوگ  بودن پدیده‌ها اهمیت چندانی ندارد. چرا که مصرف‌کنندگان قادرند تا به وسیله طیفی از روش‌ها و شیوه‌های گوناگون با رسانه‌ها و کانالهای بازاریابی تعامل کنند. از نظر متخصصان، فناوریهای دیجتیالی هم‌چنان به رشد خود با شتابی قابل توجه ادامه خواهند داد. اما ابزارها و رسانه‌هایی چون تلویزیون، مجله وحتی روزنامه تا مدت مدیدی کارکرد خود را حفظ خواهند کرد. لذا مرگ رسانه‌های سنتی، دست‌کم در چند سال آینده، افسانه‌ای بیش نخواهد بود. بنابراین نتیجه می‌گیریم که زمان حال مثل زمینی پربار برای کاشتن بذرهای آینده است و این بستر تا مدتها کارکرد خود را حفظ خواهد کرد.
ب) عصرآینده عصر"نشت دیجیتال" (Digital Leakage) خواهد بود. نشت دیجیتال اشاره به سیال شدن فناوری‌، رسانه‌ها و سازمان‌ها دارد.به این معنا که یک روزنامه برای مثال هم می‌تواند یک روزنامه، و هم در عین حال یک شرکت تولید محتوا و ارائه‌دهنده خدمات بازاریابی باشد. همان‌گونه که گوشی‌های هوشمند فعلی، علاوه برحفظ کارکرد اولیه خود، هم به عنوان دوربین، و نیز پخش‌کننده موسیقی، دستیار هوشمند شخصی و اخیراً به عنوان ابزاری برای پایش و حفظ سلامت جسمانی (برنامه‌هایی مثل کالری شمار، جدول ارزش غذایی، سنجش قند خون،سنجش فشار خون، برنامه‌های ورزشی و تمرینات نرمشی و قدم شمار،...) مورد استفاده هستند . لذا کسب و کارها می‌بایست مترصد کشف فرصت‌ها  باشند، تا با به دست آوردن فرصت‌های جدید امکان بقا درآینده را داشته باشند
ج) هر چند دنیا روبه‌ سوی دیجتیالی شدن پیش می‌رود اما انسانها  هم‌چنان انسان خواهند ماند و فعالیت‌های آنان در قالب آنالوگ ادامه خواهد یافت. نتیجه آنکه احساسات انسانی فاقد تاریخ انقضا هستند و تلاش بازاریابی چه در حال و چه در آینده می‌بایست معطوف به پاسخگویی به نیازهای هیجانی مصرف‌کنندگان باشد.
د) ساختارهای سازمانی باید به سمت چابک شدن پیشروی کنند. کاسه صبر مشتریان و انتظارات آنها لبریز شده و سرعت، عاملی تعیین‌کننده درآینده‌ی سازمانها خواهد بود. 

2.جذب، پرورش و حفظ استعدادها
الف) استعدادهای انسانی جایگزین‌ناپذیر بوده و ارزشمندترین دارایی سازمانها هستند. فناوری نمی‌تواند جای خالی استعداد انسانی را پر کند و تنها نقشی مکمل دارد. هر چند که تکنولوژی هوش مصنوعی به نهایت توسعه یافتگی خود دست یابد. به اعتقاد آینده پژوهان، آینده از آن سازمانهایی خواهد بود که"سهم بی‌تناسبی  از استعدادهای انسانی" را در اختیار داشته باشند. لذا سازمانها و شرکتها می‌بایست از همین امروز نسبت به جذب، پرورش و حفظ منابع انسانی شایسته و با استعداد سرمایه‌گذاری کنند تا آینده‌‌ای نسبتاً مطمئن را در پیش داشته باشند.
ب) دیجتیالیسم فراتر از تکنولوژی‌های آماری و اعداد وارقام است و آینده در تسخیر "ذهنیت وخرد دیجتیال"(Digital Mindset) خواهد بود. ذهنیت دیجیتال و خرد فناوری، تلفیقی از ثروت تجربه، به علاوه دارایی دانشی و دارایی مالی است.
ج) استعدادهای آینده می‌بایست مجهز به قدرت آفرینندگی و نیز مدیریت بوده و از شمّ هنری کافی برخوردار باشند، تا نگاهی مرکب از منطق و احساس به رویدادها داشته باشند.

3.    آموختن دوباره هنر رهبری کسب وکار
الف) تصمیم‌گیری جزء جدایی‌ناپذیر سازمان‌ها است، چرا که نتایج این تصمیم‌‌ها است که آینده را رقم می‌زند. تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری از وظایف خطیر مدیران و رهبران سازمانی بوده و نیازمند تفکر واندیشیدن در خصوص آینده است. تصمیم‌گیری شایسته و مسئولانه مستلزم بهره‌مندی ازهوش رهبری کسب وکار و نیز مد نظر قراردادن آینده‌های ممکن، محتمل و مطلوب وهمچنین توجه به رویدادهای اجتماعی و تأثیر آنها بر فرایندهای سازمانی است. جسارت و رؤیاپردازی مؤلفه‌هایی اساسی در دورنگری رهبران شایسته محسوب می‌شوند و مدیران می‌بایست از جسارت و تفکر بلند پروازانه‌ی لازم برخوردار باشند تا جایگاهی شایسته ‌در آینده داشته باشند.
ب)ترویج و تحکیم فرهنگ شهامت و بی‌پروایی، باید در دستور کار سازمانهای آینده‌گرا باشد؛ زیرا که آینده در پس پرده‌ای ضخیم از عدم قطعیت و ریسک قرار دارد. بنابراین جانشینان خود را در سازمان با فرهنگ ریسک‌پذیری آشنا کنید.
ج)بازاریابی می‌بایست به کمک رهبران بازار به ابزاری جهت ایجاد و تعمیق باورهای عملی به توسعه رفاه شهروندان تبدیل شود. لذا بازاریابی در عصر آینده، ابزاری برای تحقق توسعه جهشی خواهد بود و از ارکان توسعه پایدارمحسوب می‌شود. بازاریابی موجب می‌شود تا جوامع آینده از حالت پیرو به پیشرو تغییر  وضعیت دهند. از این روافق‌های روشن در انتظار این رشته از مطالعات علمی خواهد بود.

 

سبز باشید

درباره وبلاگ
من نوشتن را دوست دارم هر روز می نویسم .با بنیان گذاری TMBA و زیر مجموعه های آن شامل : آموزشگاه بازارسازان،شرکت نوربیز، کانون تبلیغاتی ضمیر بازار، مجله بازار یاب بازارساز، مجله TMBA، انتشارت بازاریابی، فروشگاه کتاب، دپارتمان مشاوره، دپارتمان تحقیقات بازاریابی و... سعی کرده ام با همراهی همکارن صمیمی در نهایت توان در خدمتگزاری به جامعه کار و کسب ایران بکوشم.