درسهایی از مستطیل سبز برای ایجاد یک کسب و کار موفق
بازی با توپ دیرینه ای کهن دارد و شاید بتوان اولین رگه های تاریخی مربوط به فعالیتی شبیه به فوتبال را در دستنوشته های برجای مانده از سلسله هان در چین سراغ گرفت. البته یونانیان باستان، ایرانیان و اهالی رم نیز بازیهایی محلی با توپ داشته اند و بومیان آمریکا نیز هزاران سال فعالیتی شبیه به فوتبال را انجام میداده اند .
فوتبال پر طرفدارترین ورزش تیمی است که امروز درون مستطیل سبز انجام میگیرد. اروپاییها، انگلستان را مهد فوتبال میدانند و صد البته این کشور محل تولد فوتبال مدرن به شمار میرود. داستانی هولناک و تاریخی در اساطیر کهن اروپایی وجود دارد، که طبق آن نخستین بازی فوتبال در جایی در شرق جریزه انگلیس صورت گرفت که در آن بومیان منطقه با سر از تن جدا شده شاهزاده نگونبخت و مغلوب دانمارکی فوتبال بازی میکردند. در قرون تاریک موسوم به قرون وسطا سنتی دلخراش در اروپا رواج داشت و در طی این دوران شاهد افزایش بسیار زیاد محبوبیت رقابتهای شبیه به فوتبال بودیم. این بازیها نوعی قدرت نمایی بودند و دو طرف بازی با انواع حرکات وحشیانه رقابتی تن به تن را به نام فوتبال انجام میدادند.کم کم فوتبال قاعدهمند شد و اتحادیه فوتبال در سال 1869 قوانینی از جمله منع تماس توپ با دست را به تصویب رساند. فوتبال همیشه سرمنشا تحولات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی فراوانی بوده است، تا آنجا که در دورهای به دلیل خشونت زیاد، پادشاه انگلستان اقدام به لغو بازی فوتبال نمود و زمامدار اسکاتلند نیز در حکمی فوتبال را قدغن کرد و حتی در دورهای کسانی که فوتبال بازی میکردند متحمل زندان و وادار به توبه در کلیسا میشدند. اما فوتبال یک بازی کاملاً گروهی ومردمی بود که توانست از سد تمامی این موانع عبور کند و درنهایت قوانینی استاندارد برای آن تدوین شد. هر چه زمان میگذرد بر اقبال عمومی مردم به این ورزش افزوده میشود. فوتبال سرگذشتی شنیدنی دارد، اولین باشگاه ورزشی در اروپا و توسط یک عینک ساز ایتالیایی تاسیس شد و اولین مسابقه بین المللی فوتبال نیز درسال 1905 و بین دو کشور آرژانتین و اروگوئه صورت گرفت. هندوستان هم نخستین کشور آسیایی بود که مقرارت فوتبال را به صورت رسمی پذیرفت. در بازی فوتبال، هر تیم دارای 11 بازیکن است که یکی در دروازه جای میگیرد و دیگران با توجه به راهبرد بازی و سیاست مربی در نقاط مختلف زمین مستقر میشوند. در قوانین فوتبال، داوری برعهدهی چهار داور (با احتساب داور ذخیره) است و هر تیم دارای یک سرمربی، مربی و گاه یک مربی مخصوص دروازبانان است.
صنعت فوتبال فرصتهای بسیاری را برای کسب وکار فراهم کرده است. تماشای مسابقات فوتبال تجربهای مفرح و دلچسب است، در عین آنکه میتوان بسیاری از ویژگیهای دنیای مربیگری و بازیگری فوتبال را در کسب وکار نیز به عاریت گرفت. آموزههایی از فوتبال که در ادامه میخوانیم، روشهایی برای تقویت بازاریابی، خدمات مشتری و فروش را مورد بررسی قرار میدهند.
آنچه باید از فوتبال بیاموزیم
1. فلسفه ی قوی مدیریتی
ما درکسوت یک صاحب کسب و کار، همانند یک مربی هستیم و این ما هستیم که جهتدهی تیم خود را تعیین میکنیم. چشمانداز یک تیم ورزشی یا سازمانی نشاتگرفته از فلسفه مدیریت آن است.
برخورداری از یک فلسفهی قوی مدیریتی امری لازم در جهت الهام بخشی و انگیزش صحیح کارکنان و همتیمیها است. کافی است نگاهی به فلسفه مدیریتی اسطورههایی مثل سر الکس فرگوسن بیندازیم، و با سبک مدیریت آنها آشنا شویم وبعد نسبت به الگو برداری آگاهانه اقدام کنیم.
گواردیولا در بایرن مونیخ و مورینیو در چلسی با آنکه مدت کوتاهی را در این تیمها گذارنده بودند اما توانستند به سرعت، سازمان مطلوب خود را سر و سامان دهند و صاحب سبک بودن خود را به نمایش بگذارند. آنها نسخهای کاملتر از خود را پرورش میدهند و بازیکنان را به گونهای تربیت میکنند که نه از چیزی بترسند ونه هیجان خود را با گذشت زمان از دست بدهند. بازیکنان تحت نظر مربیان کارآزموده، تا ثانیههای آخر جنگنده مبارزه میکنند، گویی که هنوز در ابتدای بازی هستند.
2- توانایی تفکر آنی و تفکر موسوم به نوک پایی
فوتبال بازی ثانیههاست و در یک چشم به هم زدنی میتواند نتیجه کاملاً برعکس شود. به همین ترتیب چالاکی اندیشه نیاز مبرم عصر رقابتی حاضراست و تغییرات شدید کنونی لزوم واکنش در لحظه را ایجاب میکند. برای مثال، عدم مدیریت صحیح و سریع بر انتظارات مشتریان، میتواند عواقب جبران ناپذیری را به بار آورد. مربیان صاحب سبک قادر هستند تا در کسری از ثانیه تصمیمی صحیح بگیرند و در بین دو نیمه نتیجه را جابجا کنند.
3- چابکی
چابکی از عوامل موثر در ورزشهایی مثل فوتبال است که در مباحث مرتبط با شایستگیهای شغلی و نیز مفاهیم بازاریابی نیز به کار میآید. چابکی به معنای سرعت انطباق با تغییرات پیشآمده است و نوعی توانایی درونی محسوب میشود. آگاهی حرکتی، لازمهی ورزش فوتبال است و از ارکان موفقیت بازیکنان محسوب میشود. در میان اهالی فوتبال ضرب المثلی وجود دارد، آنها میگویند: "یک بازیکن چابک بهتر از یک بازیکن باهوش است". محبوبیت بالای بازیکنانی مثل فرانک ریبری، لیونل مسی و ندود به دلیل فرز بودن بالای آنها و توانایی مانور بدنی آنها است. در واقع سازمانهای کنونی نیز در صورتی به موفقیت و بقا دست خواهند یافت که بتوانند خود را با شرایط محیط، به سرعت وفق دهند و واکنشی مناسب نشان دهند.
4- تعیین اهداف شفاف و صریح
فوتبال میدان تقابل و رقابت اهداف و اندیشه ها است. در بازی فوتبال اهداف مقدم بر ابزار هستند و بدون آنها چشماندازی روشن متصور نیست. مانوئل پیلیگرین مربی کهنه کار و مهندس شیلیایی تبار است که سرمربیگری مالاگا و رئال مادرید را برعهده داشته است، و هماینک نیز سرمربیگری تیم منچسترسیتی را بر عهده دارد . جو هارت در ستایش مربی جدید خود میگوید که پلیگرین خوب میداند که تیم در کجا قراردارد و قرار است به کجا برود و چطور باید به این نقطه دست یابد. این هدفمندی، جسارت لازم را به تیم منچسترسیتی میدهد؛ تا جایی که آنها با عزمی راسخ از شکست رقبای خود به ویژه رقیب سنتی خود یعنی منچستریونایتد صحبت میکنند . ترسیم نقشه راه و تببین دقیق اهداف و چشم انداز، را میتوان از مهمترین عوامل موفقیت در کسب وکار دانست، چرا که هدفگذاری به منزله ی ترسیم جادهای به روی آیندهای روشن است و در مقابل بی هدفی همچون پرتاب تیری در تاریکی است. هدفگذاری خطکشی برای اندازهگیری پیشرفت است و امکان بهبود را فراهم میسازد.
5- دستیابی به اهداف، نیازمند تدوین استراتژی و مهارت افزایی است
آیا بازیکنان غیر آماده، فربه، بیرمق، و بدون هدف میتوانند در یک مسابقه رسمی نتیجهای مطلوب بگیرند؟ تفکر استراتژیک بصیرتی برای بقا در شرایط پیچیده و مبهم است. مربیان دارای این بینش واقعیتها را میدانند و از قواعد محیط به طور کامل آگاه هستند. آنها میتوانند ویژگیهای جدید و استعدادهای بکر را سریع تر از دیگران کشف کنند. این مربیان میدانند که چه عواملی برای دستیابی به اهداف و چشم انداز مورد نظرشان موثر و کدام یک بی تاثیر است و لذا کمتر دچار سردرگمی و بی تصمیمی میشوند. نگاه راهبردی لازمهی حیات کسب وکارها است؛ و تنها از این طریق و دیدن فرصتهایی که رقبا قادر به دیدن آن نیستند، میتوان حیات خود را تضمین کرد. عدم شناخت واقعیات بازار و عدم پاسخگویی خلاق و بهموقع به نیازهای آن، از موانع پیشرفت کسب وکار به شمار میرود. در این میان مهارت افزایی و پرورش شایستگیها، میتواند بر عمق بینش کسب وکار بیفراید. مربیان صاحب سبک، خود را بی نیاز از آموزش مستمر نمیبینند و بقای خود را در گرو به روز بودن و اتخاذ مهارتهای استراتژیک میدانند.
سبز باشید