مشتری نوازی مدیران با مشتریان درون سازمانی
مدیران موفق مهارتهای سازمانی بسیار خوبی دارند، و در تصمیمگیری بجا و شایسته عمل میکنند. در واقع، اعضاء خانواده کاری ، مشتریان درون سازمانی بنگاههای اقتصادی و سازمانها محسوب میشوند، و خشنودی و رضایت خاطر ایشان تاثیر مستقیمی در بهرهوریشان داشته و موجبات خشنودی مشتریان برون سازمانی را فراهم میسازد.
بارها گفته و نوشتهام که ثمره خشنودی کارکنان، خشنودی مشتریان است و نقش مدیران در ایجاد و بسط شادی بهرهور در کارکنان یا به عبارت زیباتر مشتریان درون سازمانی، مهم و تاثیرگذار است. در این یادداشت به ده اقدام مدیران در مشتری نوازی مشتریان درون سازمانی میپردازیم :
1. اختیار عمل و استقلال
مشارکت و رضایت ارتباط تنگاتنگی با اختیار و عدم وابستگی دارند. کارمند وقتی احساس کند مسئول انجام وظیفهای در سازمان است و تا حدی حق دارد تصمیم بگیرد، اهمیت بیشتری برای سازمان خود قائل خواهد بود. علاوه بر اینکه آزادی کارمند فرصت بیشتری برای نوآوری به او میدهد. هر کجا امکان دارد به کارمند خود اختیار و استقلال لازم را بدهید تا خودش تصمیم بگیرد که کدام راه درست است. مطمئن باشید وقتی این کار را انجام دهید کارمندان راهحلهایی برای مشکلات پیدا میکنند که شما حتی فکرش را هم نمیکردید.
2. فرصت بیان ایده
کارمندان خلاق و متعهد صاحب ایده هستند و یک مدیر لایق فرصتی را فراهم میکند که این کارمندان بتوانند ایدهی خود را مطرح کنند. رد کردن ایدههای خلاق کارمندان بدون بررسی دقیق آنها باعث دلسردی و بیتفاوتی آنها خواهد شد. مدیران شایسته به پیشنهادات کارمندانشان اهمیت میدهند و ایجاد فرصت برای بیان این پیشنهادات را در رأس برنامههای خود قرار میدهند. ایشان میدانند وقتی کارمندی پیشنهادی ارائه میدهد، یعنی ا او برای شرکت خود اهمیت قائل است لذا مدیران شایسته نهایت تلاش خود را میکنند که کارمندان باور کنند، ایده و پیشنهاد آنان محترم است.
3. انتظارات شفاف
هر چند در هر شغلی به میزانی از آزادی عمل نیاز است، اما در هر شرایطی انتظاراتی نیز وجود دارند. برای نمونه اگر شما فروشندهی خود را برای اینکه به مشتری تخفیف داده، سرزنش کنید در حالیکه دیروز برای این کار هیچ عکسالعملی نشان نداده بودید، مطمئن باشید او هیچوقت برای شما فروشندهی خوبی نخواهد شد. رؤسای استثنایی همیشه مشخص میکنند که چه انتظاراتی از کارمندان خود دارند و برای آنها توضیح میدهند چرا در برخی مواقع انتظارات آنها تغییر میکند.مدیران شایسته از تغییرات مکرر در رفتار خویش خودداری میکنند، ایشان صیانت نفس داشته و در پندار ، گفتار و کردار خویش شفافیت دارند.
4. اهداف معنادار
رقابت سالم و جوانمردانه موجب پیشرفت است. کارمندان فوقالعاده روحیهی رقابتی بسیار بالایی دارند و جالب است که بزرگترین رقیب آنها خودشان هستند. کارکنان شایسته میتوانند حتی برای تکراریترین وظایف سازمانی توضیحی فراهم کنند و آنها را معنادار کنند. علاوه بر این، اهداف درست تعریف شده و کمال گرایانه حس خوبی را از کار کردن به کارمندان میدهند. بدون تعیین اهداف، کار، تنها کار باقی میماند و به یاد داشته باشید که هیچ کس دوست ندارد کار کند. در عوض انسانها عاشق بازی هستند ،مدیران شایسته فضایی را برای همراهان خویش ایجاد میکنندکه از کار حس بازی را داشته باشند و بزرگترین انگیزه آنان توفیق جمعی و بالندگی سازمانی است.
ادامه این مطلب را در کتاب "40 گفتار پیرامون ارتقای مهارتهای مشتری نوازی" بخوانید.
سبز باشید