اینترنت، ذهن انسان، و آیندهی کسبوکار
اینترنت، ذهن انسان، و آیندهی کسبوکار
مصاحبه جالبی از پول مایکمن با جف استیبل، مدیر سایت Web.com دیدم که بسیار جالب بود، به همین جهت برای مطالعه همراهان عزیز در معرض دیدتان قرار میگیرد.
پولمایکلمن: وجه اشتراک اینترنت و ذهن انسان چیست و این چه دلالتی برای آیندهی کسبوکار دارد؟ سلام من پولمایکلمن از Harward Business Digital هستم. این سؤال را از جفاستیبل، مدیر سایت Web.com میپرسیم. او وبلاگی به نام Internet and the Brain نیز دارد.
جف، خیلی ممنون که وقتت را در اختیار ما قرار دادی.
جفاستیبل: خواهش میکنم، باعث افتخار من است که در خدمت شما باشم.
پولمایکلمن: وسایل و ابزارهای دیگری مانند کامپیوتر، خطوط راهآهن، و خطوط تلفن نیز به ذهن انسان تشبیه شدهاند، اما اینترنت کمی متفاوت است. سه کار مهم مغز عبارتند از پردازش، ذخیره، و انتقال اطلاعات. در تاریخ تحول فناوری، ابزاری که قادر به انجام این سه کار باشد دیده نشده است. اینترنت که صرفاً مجموعهای از میلیونها کامپیوتر و خطوط تلفن است، قادر است اطلاعات را پردازش، ذخیره، و منتقل کند. بنابراین استفاده از استعارهی ذهن انسان برای اینترنت کاملاً منطقی است. استفاده از این استعاره برای اینترنت ارتباط مستقیمی با آیندهی کسبوکار دارد.
پولمایکلمن: تحول اینترنت چه شباهتی با تکامل مغز دارد؟
جفاستیبل :برای یافتن پاسخ این سؤال ابتدا باید به ماهیت ذهن انسان پی ببریم. ماهیت اصلی مغز انسان برای بسیاری از مردم پوشیده است. اساس مغز انسان مجموعهای از نورونهاست که در واقع واحدهای محاسباتی هستند. این نورونها همان صفرها و یکهای دنیای کامپیوتر هستند. نکتهی جالب در مورد آنها این است که صددرصد این نورونها به یکدیگر متصل هستند و مجموعهی این اتصالات پیچیدگی زیادی به ذهن میبخشد. اینترنت نیز تا حد زیادی شبیه مغز است زیرا میلیونها، و به زودی میلیاردها، کامپیوتر از طریق خطوط تلفن به یکدیگر متصل شدهاند. هرکدام از این کامپیوترها توانایی پردازش، ذخیره، و انتقال اطلاعات را دارند. پر واضح است که ما در این زمینه در ابتدای راه هستیم و آنچه امروز به آن دسترسی داریم ابتدای راه اینترنت است. از طرف دیگر اطلاعاتی که از مغز داریم نیز بسیار محدود است. حرف من این نیست که اینترنت مانند انسان قادر به فکر کردن است و خدآگاهی دارد. مقصود من این است که اینترنت شباهت زیادی به ذهن انسان دارد و این برای آیندهی کسبوکار بسیار مهم است.
پولمایکلمن: طراحی یک وبسایت شباهت زیادی به ایجاد یک فکر در ذهن انسان دارد. وبسایت مانند یک ایدهی ساده فرار، و مانند یک فکر قدرتمند، منسجم و پایدار است. بهترین سایت واجد بهترین و منحصربهفردترین ایدهها هستند. طبعاً یکی از راههای افزایش فروش استفاده از محیط آنلاین است. این کار برای شما یک وجهتمایز ایجاد میکند و نام شما را در ذهن افراد ثبت میکند. نکتهی بسیار مهمی که باید مدنظر قرار دهید این است که زمانی که یک وبسایت طراحی میکنید دو گروه مخاطب خواهید داشت. اولین گروه مخاطبان شما افراد عادی هستند که مشتریان احتمالی شما خواهند بود، اما دومین گروه خزندگان و عنکبوتهای محیط اینترنت هستند. آنها بطور مرتب محتوای سایت شما را رصد میکنند. مشهورترین آنها برنامهی خزندهای! است که متعلق به Google است.
پولمایکلمن: بهتر است در مورد Google و الگوریتم آن صحبت کنیم که یکی از اسرارآمیزترین وجوه اینترنت است. همهی بازاریابان به دنبال ردیابی این الگوریتم هستند. شباهت میان الگوریتم و مکانیسم ذهن انسان بسیار جالب است. لطفاً کمی در این مورد صحبت کنید.
جفاستبل: حتماً، باید متوجه این موضوع باشیم که مؤسسین Google صرفاً متخصصین کامپیوتر نبودند. در واقع آنها متخصصین هوش مصنوعی هستند. این افراد یک اصل اساسی اینترنت که اتفاقاً یکی از اصول اساسی مغز نیز هست را درک کردهاند. این اصل اساسی این است که سایتهای اینترتی بر اساس کارکرد محبوبیت به یکدیگر متصل شدهاند و این مهمترین نقطهی قوت اینترنت است. بر این اساس، بهترین سایتها محبوبترین آنها هستند. بنابراین، کاری که گوگل انجام داده است این است که موتوری طراحی کرده است که سایتها را بر اساس میزان محبوبیت بازدیدکنندگان پیشنهاد میکند.
پولمایکلمن: بنابراین، درست مانند مغز انسان، اینترنت نیز به سرعت در حال متحول شدن است. چگونه خود را با الگوریتم گوگل که به سرعت در حال تحول است هماهنگ کنیم؟
جفاستیبل: بهترین راه برای این کار، باید از تلاش برای هماهنگ کردن خود با الگوریتم گوگل دست بکشیم زیرا این الگوریتم در روزر بیش از چند بار به روزرسانی میشود. در واقع، الگوریتم گوگل سال گذشته بیش از 365 بار تغییر کرد. به عبارت دیگر، تلاش برای پیشی گرفتن از این سیستم محکوم به شکست است. شرکتهای زیادی وجود دارند که هزینهی زیادی را صرف بهینهکردن وبسایتهای خود برای گوگل میکنند. به جای این کار، وبسایت خود را قدرتمند، جذاب، و منحصربهفرد و در کل بهینه کنید. در این صورت حتی اگر گوگل الگوریتم خود را تغییر دهد، وبسایت شما همواره بهترین خواهد بود.
پولمایکلمن: ممکن است بیشتر در این مورد توضیح دهید؟ این مهم چگونه حاصل میشود؟
جفاستیبل: بارها شنیدهایم که افراد یا شرکتها در مورد رتبهی خود در گوگل صحبت میکنند. مثلاً میگویند از رتبهی 200 به رتبهی 150 ارتقا پیدا کردهاند. شما بهتر میدانید که این شکل ارتقا هیچ سودی برای اغلب شرکتها ندارد. زیرا اگر در میان 5 یا 10 شرکت اول در رتبهبندی گوگل نباشید. از دید گوگل کاملاً بیربط خواهید بود. در این صورت جایگاه شما هیچ اهمیتی ندارد. مکانیسم ذهن انسان نیز به همین شکل است.
باید توجه داشته باشید که ما دو نوع حافظه داریم: حافظهی کوتاهمدت و حافظهی بلندمدت. حافظهی کوتاهمدت صرفاً 7 تا 10 واحد اطلاعات را پردازش میکند (حافظهی فعال). مابقی بیربط است. این مثال خوبی از موتور جستجوی گوگل است. اگر شما در صفحهی اول جستجوی گوگل نباشید (7 تا 10 سایت اول)، بیربط شمرده خواهد شد.
بنابراین، کاری که لازم است انجام دهید این است که وبسایتی منحصربهفرد داشته باشید که برگ برندهی شما باشد. به عنوان مثال، اگر یک فروشگاه پیتزافروشی دارید و میخواهید در کار خود پیشرفت کنید، نه تنها باید کاری کنید که وبسایت شما از لحاظ ارتباط در گوگل جایگاه بهتری داشته باشد بلکه عملکرد خود را نیز باید بهبود بخشید. باید از همهی رقبایی که در نزدیکی شما هستند پیشی بگیرید.
وبسایت خود را نیز باید بر اساس همین ایده طراحی کنید. سایت شما باید در همهی بخشهای مربوط به کارتان از سایت سایر رقبا بهتر باشد. باید همهی جزئیات را تحت پوشش قرار دهد. در این صورت، عقب نخواهید افتاد. این همان کاری است که ما در Web.com انجام میدهیم. هدف اصلی ما این است که به کسبوکارهای کوچک و محلی کمک کنیم تا رشد کنند. ما در تلاشیم کاری کنیم آنها منحصربهفرد شوند.
پولمایکلمن: ممنون جف، مثال دیگری که در این زمینه مطرح میکنیم Netffix ، سرویس اجارهی فیلم، است. سالهاست این شرکت درصدد ارتقای سامانهی پیشنهاد خود است. این سرویس بر اساس فیلمهایی است که مشتریان تاکنون دیدهاند و یا تمایل دارند ببینند. Amazone نیز به همین شیوه به مشتریان خود خدمترسانی میکند. Netffix از مهندسین و طراحان زبده خواسته تا موتور پیشنهاد بهتری برایش طراحی کنند و برای این کار جایزهای درنظر گرفته است. به نظر میرسد یکی از طراحان به ایدهی جالبی دست یافته است، ممکن است در این مورد توضیح دهید؟
جفاستیبل: حتماً، اصلاً عجیب نیست که این فرد یک روانشناس است که شناخت خوبی نسبت به ذهن انسان دارد. ایدهی اصلی این فرد این است که آنچه کمتر است بیشتر است، به همین سادگی. همانطور که میدانید حجم بسیار زیادی از اطلاعات در اینترنت وجود دارد. همه به دنبال مدیریت این اطلاعات هستند زیرا تصور میکنند اطلاعات مایهی قدرت است.
این امر، بخصوص در مورد پیشبینی، همواره صادق نیست. پیشبینی یکی از کارهایی است که مغز به خوبی انجام میدهد آنچه در مورد جایزهی Netffix وجود دارد این است که این شرکت از این توانایی مغز الهام گرفته است.
چرا کامپیوتر قادر به انجام این کار نیست؟ شاید به این دلیل است که شما اطلاعات زیادی در اختیار دارید. فردی که این طراحی جالب را برای Netffix انجام داده است یک روانشناس است. ایشان به جای این که بر حجم زیادی از اطلاعات متمرکز شود، به اطلاعات جزئی و ریز توجه میکند. وی میخواهد اطلاعات جزئی را موشکافی کند تا از این طریق به بخشی از قدرت پیشبینی ذهن انسان پی ببرد. موتور پیشنهاد بر اساس حدس زدن و پیشبینی کارایی بیشتری نسبت به سامانهی فعلی Netffix دارد.
پولمایکلمن: از این مثال چه درسی در مورد تصمیمگیری میگیریم؟
تصمیمگیرندگان بزرگ بر اساس اطلاعاتی که در اختیار آنها قرار میگیرد، اقدام به تصمیمگیری میکنند اما مقهور این اطلاعات نمیگردند. آنچه کمتر است با ارزشتر است. آنچه مهم است توانایی تحلیل اطلاعات است نه دسترسی به حجم زیادی از آن. شما به دنبال مفیدترین اطلاعات هستید. که به شما امکان میدهد به سرعت تصمیمگیری کنید. برای این کار علاوه بر اطلاعات باید از شهود، نظریات و تصمیمات گذشته استفاده کنید.
پولمایکلمن: جف متشکرم.
سبز باشید