چگونه فروش خود را برند کنیم
اگر از علاقمندان به تماشای فیلمهای وسترن بوده و نمایش گاوچرانهای غرب وحشی را از طریق سینما و یا فیلمهای تلویزیونی دیده باشید، حتما در بسیاری از این فیلمها گلهدارها و گاوچرانهایی را دیدهاید که به منظور شناسنامهدار کردن احشام خود، آنها را برندگذاری (=داغ گذاشتن) میکردند. هر دامداری دارای یک برند منحصر بفرد بود تا بتوان از این طریق حیوانات متعلق به هر مزرعه را شناسایی کرد، در غیر این صورت امکان نداشت که بتوان حیوان خود را از میان هزاران چهارپای دیگر تشخیص داد. البته این مورد در روستاهای ایران نیز زیاد مشاهده شده است.
اصطلاح برند از زمانی که گلهداران اسکاندیناویایی تبار برای شناسنامهدار کردن احشام خود روی بدن آنها داغ (نشان ) میگذاشتند، تا به امروز به واژهای فراگیر تبدیل شده است. یک برند میتواند برگ برندهی کسب و کارها در فضای سرشار از همهمهی کنونی باشد. برند تابلویی است از هویت و چیستی آن چه ما انجام میدهیم و ابزاری برای برقراری ارتباط با مخاطبانمان است .
آنچه امروزه در میان بسیاری از نیروهای فروش مشهود است، این موضوع میباشد که آنها وجه تمایز چندانی با یکدیگر ندارند و نمیتوان تفاوتی میانشان قائل شد. آنها محصولاتی مشابه را به روش مشابه به مشتریانی مشابه میفروشند.
تعداد انگشتشماری از فروشندگان برند شخصی خود را دارند. در واقع مقصود از برند در این یادداشت، ایجاد یک برند شخصی برای پرسنل فروش است. اهمیت برند در شکلگیری ارتباطات و روندهای مرتبط با کسب و کار انکار ناپذیر است. برند تنها در انحصار محصولات و سازمانها قرار ندارد و اشخاص، بویژه طیف فروشندگان میتوانند به مدد روشهایی برند شخصی خود را بسازند.
یک برند شخصی آمیزهای متمایز از عوامل درونی افراد مانند نگرشها، اهداف و نظام ارزشی آنها و نیز نمودهای بیرونی آنها مثل شکل ظاهری چهره، زبان بدن، شبکه ارتباطات و ... است.
تعریف برند شخصی میتواند به بهرهوری بیشتر بیانجامد. قبل از تعریف یک برند فروش، ابتدا به خود شناسی برسید و بدانید که میخواهید چگونه و تحت لوای چه صفاتی شناخته شوید. لذا میبایست در ابتدا به این سوال پاسخ دهیم که " من که هستم؟ ". جواب این سوال در مواردی مثل شایستگیها، تحصیلات، تجارب شخصی، علایق و مواردی مثل پیشنهادات منحصر به فرد فروش ( USPs ) نهفته است. در مرحلهی بعدی باید با توجه به روابط شخصی و حرفهایتان، درک و شناخت دیگران نسبت به خود را ارزیابی کنید. شهرت و خوشنامی در فضای آنلاین نیز شاخصی قابل توجه در بخش ادراک سایرین نسبت به خویشتن است. حالا اهداف و بازار خود را تعیین کنید و روایتی درخور در مورد برند خود طراحی کنید. مردم از شنیدن ماجرا تجارب و زندگینامه شخصی و حرفهای دیگران لذت میبرند. در مرحله بعد اکوسیستم آنلاین خود، مثل وبلاگ شخصیتان را با محتوای مناسب سروسامان دهید و سپس به ایجاد شبکهی روابط خود اقدام کنید. برای ارزیابی برند خود گوشهایتان را تیز کنید و محیط را بهدقت رصد کنید. شنیدن انتقادات میتواند منافع بسیاری را در این مرحله عایدتان کند.
ادامه این مطلب را در کتاب "40 گفتار پیرامون ارتقای مهارتهای فروش " بخوانید.
سبز باشید