گلوگاههای سازمانی، مانعی بر سر راه بهرهوری
این سناریو را در نظر بگیرید: شما صاحب یک شرکت حمل و نقل هستید و اخیراً با مشکلی در رابطه با ارسال کالا برای یکی از مشتریان مواجه شدهاید. بارگیری در کارخانه به آسانی صورت میگیرد اما همینکه کامیونهای شما به انبار مشتری میرسند یکباره همه چیز در هم میریزد. کامیونها نوعاً شش تا هشت ساعت معطل میشوند تا بار تخلیه شود. هر دقیقهای که کامیونها در انتظار تخلیه بار میگذرانند برای شرکت شما هزینه محسوب میشود.
شما تحقیق میکنید تا ببینید چه چیزی عامل تأخیر کامیونها میشود و در کمال تعجب متوجه میشوید که پیش از رسیدن کامیونها به انبار هیچ کس هماهنگیهای قبلی را انجام نداده است. در نتیجه وقتی کامیونها میرسند، ماشینهای انتقال بار در حال کار هستند و کامیونها باید منتظر بمانند تا کار آنها تمام شود.
اکنون به دنبال آن میگردید که چرا به انبار اطلاع داده نمیشود در حالی که باید زمان رسیدن کامیونها به انبار با آنها هماهنگ میشد. با تحقیق بیشتر پی می برید شخصی که مسئول اطلاع دادن به انبار بوده چند ماه پیش از شرکت رفته است و وظیفه او به کس دیگری محول نشده است. بنابراین شما اینکار را بر عهده یکی دیگر از اعضای تیم میگذارید و انبار را نیز متقاعد میکنید که یک لیفتراک دیگر بخرد و به این ترتیب مشکل حل میشود.
رفع این گلوگاه بسیار ساده بود. اما آیا گلوگاه روند کسب و کار خود را کشف کردهاید؟ حل این مورد سختتر است چون شناسایی آن دشوارتر است.
گلوگاه چیست؟
گلوگاه فرایندی است که طی آن ورودی سریعتر از آنکه مرحله بعدی بتواند از آن برای ایجاد خروجی استفاده کند پیش میآید. این واژه سرمایه هایی مانند اطلاعات، مواد خام، محصولات،یا ساعات کاری را با آب مقایسه میکند. وقتی آب از داخل بطری بیرون میآید ناچار است از گلو یا شکاف بطری عبور کند. هرچقدر گلوی بطری گشادتر باشد آب بیشتری (ورودی/سرمایه ها) میتواند از آن بیرون بریزد. هر چقدر گلوی بطری کوچکتر و تنگتر باشد آب کمتری بیرون میآید و درنتیجه در گلوگاه گیر کرده و به پشتیبان نیاز دارد.
دو نوع گلوگاه داریم:
ادامه این مطلب را در کتاب "40 گفتار پیرامون ارتقای مهارتهای فروش " بخوانید.
سبز باشید