یاد سفر کردگان سال 87 در آخرین جمعه سال
خسرو شکیبایی با صدای بی نظیر و بازی ممتازش و همینطور مهری مهرنیا که مادری مهربان در فیلم ها بود از عزیزان هنرمندی بودند که رفتن شان به یادم مانده است. اما پرواز یک جوان که هیچوقت ندیده بودمش در سال 87 خیلی برایم دردناک بود. او مهندس احسان رسول اف پسر تحصیلکرده و هنرمند دکتر رسول اف مدیرعامل اسبق بانک اقتصاد نوین و بانک کشاورزی بود برای من که مدتی افتخار داشتم با دکتر رسول اف همکاری نزدیک داشته باشم فرصتی دست داد تا با ویژگی های اخلاقی و انسانی و مدیریتی ایشان بهتر آشنا شوم. اگر انتخاب ها و انتصاب ها براساس نظام شایسته سالاری باشد جایگاه آقای دکتر رسول اف در نظام بانکی ایران جایگاه بالایی خواهد بود. بعد از رفتن احسان دیگر نگاه کردن به چشمان دکتر برایم آسان نبود، اما چه کنیم که وحشی بافقی گفت:
پیوستن دوستان به هم آسان است
دشوار بریدن است و آخر آن است
شیرینی وصل را نمی دارم دوست
از غایت تلخی که در هجران است
به هر حال باید زندگی کرد، حتماً در سال نو خدمت آقای دکتر رسول اف می رسم و برای ایشان آرزوی بهترین ها را برای ایشان آرزو می کنم خواهد داشت.
به خانواده تمام سفرکردگان به دنیای باقی عرض ادب می کنم و امیدوارم سال نو سال خوبی برای آنان باشد. آنان که رفتند و یادشان در خاطرمان ماند حتماً کاری کارستان کرده بودند، ما هم باید به نحوی زندگی کنیم که در یادها بمانیم. هر کدام از ما مأموریتی داریم و رسالتی که برای آن آمده ایم، پس زندگی را زیبا ببینیم و زیبا زندگی کنیم.
زندگی زیباست
زندگی آتشگهی دیرینه پابرجاست
گر بیفروزیش رقص شعله اش از هر کران پیداست
ورنه خاموش است
و خاموشی گناه ماست
سبز باشید