ویژگیها و رفتارهای رهبران کسب و کار در قرن بیست و یکم
هيچ پدیده اجتماعى، نظیر سازمان به عنوان یکی از بزرگترین اختراعات بشری، وجود ندارد که بدون يک رهبرى کارآمد و اثرگذار بتواند پلههای تعالی را پشت سر گذارد. يک رهبر توانمند در سازمان مىتواند ضمن القای احساس همبستگى و همدلی در میان کارکنان، نیروی انگیزه را در ميان اعضاء تقويت کند و ایشان را به ارزشها و اهداف مشترک سازمان علاقهمند نگه دارد.
هرچند که علم اقتصاد در گذشته منابع اصلی تولید ثروت و ایجاد ارزش افزوده را سرمایه، زمین و انسان معرفی میکرد؛ اما علم مدیریت تاکید دارد که آن چه مایه باروری این منابع میشود، علم و هنر رهبری و مدیریت است. استفان کاوی نیز در تعریف خود از رهبری و تفاوت آن با مدیریت، جملهای جالب توجه دارد؛ از نظر او مدیریت، یعنی کارایی در بالا رفتن از نردبان موفقیت؛ و رهبری یعنی کسی که تعیین میکند که آیا نردبان به دیوار درست تکیه داده شده است یا خیر. در واقع، رهبری کسبوکار، موضوعی مهم و تأثیرگذار در ادبیات سازمانی است بهگونهای که تربیت و پرورش رهبران کارآمد به نیازی ناگسستنی و اجتنابناپذیر برای هر مجموعهی کسبوکاری بدل گشته است. آیا ویژگیهای رهبران توانمند را میدانید؟
در حقیقت، رهبران کارآمد برخوردار از ویژگیهای منحصر بهفرد هستند. متخصصان فوربس، دستکم هفت مهارت کلیدی را برای رهبران کارآمد قائلند:
آیا تاکنون به جواب این سوال فکر کردهاید که چه چیزی باعث میشود که انسانی عادی با ویژگیهای معمول به رهبری الهامبخش تبدیل شود؟ پاسخ این سوال را یکی از متخصصان بنیاد تد میدهد. تصور بسیاری از ما از یک رهبر کاریزماتیک و توانمند، ابر قهرمانی با هوش سرشار است که با قامتی استوار فرمان میدهد و از پیروانش محافظت بهعمل میآورد. اما چنین تصوری، اینروزها چندان هم درست نیست و به قولی دوره این تفکرات درخصوص ویژگیهای رهبران توانمند گذشته است.تبعیت از الگوهای تاریخمصرف گذشته موفقیت در جهانی که بود، و عدم توجه به جهانی که هست یا در راه است، معضلی در عرصه آموزش و تربیت رهبران توانمند و مانعی بر سر راه رشد رهبران بزرگ است. در واقع رویکردهای کنونی برای تربیت رهبران آینده، چندان منطبق بر واقعیات روز نیستند.
ادامه این مطلب را در کتاب "بازاریابی و زندگی با مدیریت" بخوانید.
سبز باشید